سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مردان جنگ

حدیث سینه های گلگون

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری شان از مناره های غیرت این دیار به گوش می رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله های سرخ دشت های این خاک به یمن انان به پا ایستاده اند.

یاران غریبانه رفتند؛ اما هنوز بوی عطر جانمازشان شعر سپید یاس را می سراید.

یاران رفتند و هنوز نام و یادشان زینب بخش کوچه های شهر است.

... و،من و تو!

در این ساحل امن با شکوه انان ایستاده ایم و در این حضور عطراگین و اسمانی شان در آرامشیم و از سرخی انان دشت های مان سرخ و لاله گون است.

انان مردان همیشه جاویدان این دیار دلیرانند. انان آینه های تمام نمای راه عزت و شرف من و تواند. نگاه کن! نور از پیشانی های به خاک افتاده انان می طراود.

برخیز! دست در دست هم دهیم و در امتداد مهر بمانیم!

بختیاری


[ یکشنبه 89/8/9 ] [ 3:30 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب