سفارش تبلیغ
صبا ویژن


.* اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم *.

تو بایدی و یقینی ، نه اتّفاقی و شاید
تو سرنوشت زمینی که اتفاق می افتد

کجاست آن بَرکَنَنده ریشه ی ستمکاران

کجاست آن راست کننده کژیها؟

کجاست پرده نشین آرزوی عیسی دم

که با ظهور، دمد روح جسم قرآن را؟

کجاست زنده کننده ی نشانه های دین و گروندگان بدان؟

کجاست ویرانگرکاخهای شرک و نفاق و نابودکننده ی فاسقان وعاصیان و طاغیان"این معزّ الاولیاء و مذلّ الاعداء"؟

کجاست خونخواه شهید کربلا!

کجاست گرفتاری که دعایش به هدف می نشیند

کجاست کانون بخش عقاید و آرا؟

کجاست صدرنشین خلایق؟

کجاست " فرزند پیامبر مصطفی

"و علی مرتضی و فاطمه کبری"؟

پدر و مادرم و جانم فدای تو!

ای زاده ی مهتران مقرّب!

ای پسر برگزیدگان مکرّم!

ای فرزند رهنمایان راه یافته!

ای پورپاکان!

ای از تبار ماههای شب چهارده!

ای یادگار چراغهای پرفروغ!

ای از قبیله ستاره های روشن!

ای سلاله صراط المستقیم

ای نیایت نبأ عظیم! ای عصاره دلایل پیروز و حجتهای رسا! ای گل بوستان طه و یاسین طور و عادیات!

ای کاش می دانستم کجایی و کدامین زمین ترا در برگرفته است.
سلام بر تو اى پرچم برافراشته و دانش ریزان و فریادرس خلق و رحمت وسیع حقّ، و آن وعده‌اى که دروغ نشود.

سلام بر تو هنگامى که بپا مى‌ایستى

سلام بر تو هنگامى که مى‌نشینى،

سلام بر تو هنگامى که (فرامین حق را) مى‌خوانى و تفسیر مى‌کنى


سلام بر تو هنگامى که نماز مى‌خوانى و قنوت می‌گیری،

سلام بر تو هنگامى که رکوع و سجده بجاى آورى


سلام بر تو هنگامى که "لا اله الا اللّه" و "اللّه اکبر" گویى.


سلام بر تو هنگامى که خدا را ستایش کنى


و از او آمرزش خواهى.

سلام بر تو هنگامى که بامداد کنى و شام کنى،


سلام بر تو در شب هنگامى که تاریکیش فرا گیرد و در روز هنگامى که پرده برگیرد،

سلام بر تو اى امام امین.

مولا جان ، آخر مگر آفتاب هم بارانی می شود؟!...


خدایا هر کس به خانمانی دارد مهربانی
من مهربان ندارم نامهربان من کو؟

ای مردمان بگویید آرام جان من کو؟
راحت فزای هر کس محنت رسان من کو؟
نامش همی نیارم بردن به پیش هر کس
گه گه به ناز گویم سرو روان من کو؟

هر کس به خانمانی دارد مهربانی
من مهربان ندارم نامهربان من کو؟
در بوستان شادی هر کس گلی بچیند
آن گل نشکنندش در بوستان من کو؟
سرو روان من کو؟

خدایا جانان من سفر کرد با او برفت جانم
باز آمدن از ایشان پیداست آنِ من کو؟

نامش همی نیارم بردن به پیش هر کس
گه گه به ناز گویم سرو روان من کو؟

ای مردمان بگویید آرام جان من کو؟
راحت فزای هر کس محنت رسان من کو؟
در بوستان شادی هر کس گلی بچیند
آن گل که نشکنندش در بوستان من کو؟
سرو روان من کو؟

جانان من سفر کرد با او برفت جانم
باز آمدن از ایشان پیداست آنِ من کو؟
سرو روان من کو؟


سراینده ی این شعر اوحدالدّین محمّدبن محمّد انوری

تصنیف سرو روان من کو ، با صدای استاد علیرضا افتخاری

http://www.backupflow.com/song/10566.htm


 
.* اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم *.


[ جمعه 89/3/21 ] [ 11:39 صبح ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب