|
لاغر و خسته،روی ویلچر؛انگار نخاعش قطع شده بود.پسر جوانی رفت جلو،سلام کرد. ضبط را گرفت جلویش.لطف میکنید حالا که جنگ تموم شده از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یه خاطره بگید. نگاهمان کرد،خاطره؟!من هیجده ساله روی این صندلی چرخدار هستم.خوبه؟ بختیاری [ شنبه 88/11/3 ] [ 1:2 عصر ] [ ]
[ نظر ]
شهادت زهرای سه ساله ی حضرت اباعبدالله الحسین علیه السّلام ، حضرت رقیه سلام الله علیها را تسلیت عرض می نماییم. یکی بود یکی نبود به زیر گنبد کبود
در کتاب «عوالم العلوم» و بعضی کتب دیگر روایت شده است که در میان اسیران دختر کوچکی از امام حسین علیه السلام باقی مانده بود، و اسم او بنا بر قولی رقیّه، و از عمر شریفش سه سال گذشته بود، و آن حضرت او را بسیار دوست می داشت، و آن دخترک بعد از شهادت پدر شب و روز گریه می کرد، که از گریه ی او دل اهل بیت مجروح می شد و دائماً از اهل بیت سؤال می کرد که پدر من کجا رفت؟ و چرا از من دوری نمود؟...(1) یکی از مصیبت هایی که در شام برای اهل بیت علیهم السلام رخ داد، شهادت طفل عزیز، حضرت رقیّه خاتون علیها السلام بود.(2) عماد الدین طبری رحمةالله از کتاب «الحاویة» نقل کرده که زنان خاندان نبوّت شهادت پدران را از کودکان پنهان می داشتند و می گفتند: پدرانتان به سفر رفته اند.
در بعضی کتب چنین نقل شده که:دستمالی روی سر انداختند و آن طبق را جلو آن دختر نهادند. پرده از آن بر گرفت و گفت: این سر کیست؟ چون اولاد رسول و ذراری فاطمه بتول علیها سلام را در خرابه ی شام منزل دادند، آن غریبان ستمدیده و آن اسیران داغدیده، صبح و شام برای جوانان شهید خود در ناله و نوحه بودند. عصرها که می شد آن اطفال خردسال درب خرابه صف می کشیدند، می دیدند که مردم شام خرّم و خوشحال دست اطفال خود را گرفته آب و نان تهیّه کرده به خانه های خود می روند. و در «منتخب» آمده است که او پدرش را مخاطب قرار داده می فرمود:«یا أبَتاهُ، مَنْ ذَاالَّذی خَضبکَ بِدِمائکَ» راوی گوید: وقتی که خواستند نعش آن یتیم را از خاک خرابه بردارند علمهای سیاه بر پا کرده بودند و مردان و زنان شامی همه جمع شده گریه و ناله می کردند و سنگ بر سر و سینه می زدند. او را غسل دادند و کفن نمودند(7) و بر او نماز گزاردند و دفن نمودند، که الان قبر او معلوم و مشهور است.(8) در کتاب «وقایع الشهور و الأیّام» مرحوم آیة الله بیرجندی آمده است که دختر کوچک امام حسین علیه السلام روز پنجم ماه صفر سال 61 وفات کرد. چنانکه همین مطلب در کتاب «ریاض القدس» نیز نقل شده است.
وَ رقیّة رَقَّ الْحسودَ لِضعْفِها وَ غَدا لیَعْذِرَها الَّذی لَمْ یعْذَر لَمْ أَنْسها و سکینة و رقیَّة یَبْکینهُ بِتَحسُّرٍ و تَزفُّرٍ(10)
چون امام حسین علیه السلام مانع شدند از اینکه امام سجّاد علیه السلام به میدان برود، فرمودند: فرزندم، تو پاکترین فرزندان من و افضل عترتم می باشی، و جانشین من بر زنان و کودکانم هستی... آنگاه با صدای بلند فرمود: ای زینب، و ای اُمّ کلثوم، و ای سکینه و ای رقیّه و ای فاطمه، سخن مرا بشنوید، بدانید این پسرم خلیفه و جانشین من بر شماست، او امام و پیشوا است که اطاعتش بر شما واجب است.(12) پی نوشتها:<\/h5>1- انوار الشهادة / 242 ف 20 2- در کتاب «اجساد جاویدان» با شواهد و قرائن فراوان اثبات شده که فرزند سه ساله ی امام حسین علیه السلام «رقیّه» نام داشت.(اجساد جاویدان / 59تا68) 3- کامل بهائی: 2/ 179 4- نفس المهموم / 456 5- ریاض القدس: 2/323 6- انوار الشهادة / 244، ریاض القدس: 2/326 7- طبق بعضی روایات او را با همان پیراهن کهنه اش کفن کردند.(ستاره درخشان شام / 221 به نقل از خصائص الزینبیّه / 296) 8- انوار الشهادة /246 ف 20 9- مقتل جامعه مقدّم: 2/205 10- سیاهپوشی در سوگ ائمّه نور / 320، به نقل از منتخب طریحی: 2/447 11- مهیّج الأحزان / 244 مجلس دهم 12- معالی السّبطین: 2/12 به نقل از الدّمعة السّاکبة [ چهارشنبه 88/10/30 ] [ 8:30 عصر ] [ ]
[ نظر ]
اگر باهنر شهادت آشنائی ، مفتّح درهای بهشت خواهی شد . اگر با همّت ، تقوا پیشه کنی ، صیّاد دل ها می شوی . شهدا رو یاد کنیم ولو با یک صلوات
[ سه شنبه 88/10/22 ] [ 6:21 عصر ] [ ]
[ نظر ]
*پاسخ امام علی(ع) به بیانیه ی موسوی در نهج البلاغه : _نامه ای از تو به دست من رسیده که در سخن پردازی از هر جهت آراسته ،اما از صلح و دوستی نشانه ای نداشت، و آکنده از افسانه هایی بود که هیچ نشانی از دانش و بردباری در آن به چشم نمی خورد در نوشتن این نامه کسی را مانی که پای در گل فرو رفته و در بیغوله ها سرگردان است.مقامی را می طلبی که از قدر و ارزش تو والاتر است و هیچ عُقابی را توان پرواز بر فراز آن نیست و چون ستاره دور دست "عیّوق" از تو دور است. پناه بر خدا که...برای تو با یکی از مسلمانان پیمانی یا قراردای را امضا کنم. از هم اکنون خود را دریاب و چاره ای بیندیش،که اگر کوتاهی کنی و برای در هم کوبیدنت بندگان خدا برخیزند،درهای نجات به روی تو بسته خواهد شد وآنچه که امروز از تو می پذیرند فردا نخواهند پذیرفت. *میرحسین موسوی باید چه کند؟ پس از یاد خدا و درود! این همه را برای فرار کردن از حق و انکار آنچه را که از گوشت و خون تو لازم تر است،انجام می دهی،حقایقی که گوش تو آنها را شنیده و از آنها آگاهی داری. آیا پس از روشن شدن راه حق،جز گمراهی آشکار چیز دیگری یافت خواهد شد؟و آیا پس از بیان حق،جز اشتباه کاری وجود خواهد داشت؟از شبهه و حق پوشی بپرهیز. فتنه ها دیر زمانی است که پرده های سیاه خود را گسترانده و دیده هایی را کور کرده است.(نامه ??نهج البلاغه) *مردم در این فتنه چه کنند؟ ای مردم!امواج فتنه را با کشتی های* نجات در هم بشکنید،و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهیزید، و تاج های فخر و برتری جویی را بر زمین نهید.رستگار شد آن که با یاران به پا خاست،یا کنارگی نمود و مردم را آسوده گذاشت. این گونه زمامداری*، چون آبی بد مزه و لقمه ای گلوگیر است،و آن کس که میوه را کال و نارس بچیند،مانند کشاورزی است که در زمین شخص دیگری بکارد.(خطبه5) _____________________________________________________________________________________ *زمامداری پیشنهادی ابوسفیان!!! [ شنبه 88/10/19 ] [ 2:16 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |