|
.:: یَالااِله اِلا اِلا الله المَلِکُ الحَقُّ المُبین ::.
[ چهارشنبه 89/7/7 ] [ 11:42 عصر ] [ ]
[ نظر ]
شعر منتشر نشده ای از شهریار درباره رهبر انقلاب(در زمان ریاست جمهوری) رشکم اید که تو حیدر بابا بوسی ان دست که خود دست خداست راستان دست چپ از وی بوسند که خدا بوسد از او دست راست در امامت به نماز جمعه صد هزارش به خدا دست دعا ست من بیان هنرم، یک دل و بس او عیان هنر از سر تا پا ست او شب و روز برای اسلام پای پویا و زبان گویا ست او چه بازوی قوی و محکم با امامی که ره و رهبر ماست شهریارا سری افراز به عرش کو نگاهیش به ( حیدر بابا) ست بختیاری
[ سه شنبه 89/7/6 ] [ 12:36 عصر ] [ ]
[ نظر ]
شهید چه ساده لوح اند انان که می پندارند،عکس تو را به دیوار های خانه ام اویخته ام و نمی دانند که من دیوار های خانه ام را به عکس تو اویخته ام! بختیاری [ یکشنبه 89/7/4 ] [ 4:17 عصر ] [ ]
[ نظر ]
[ شنبه 89/7/3 ] [ 11:57 صبح ] [ ]
[ نظر ]
من خدا ترم یا تو؟! مردی از اهل مصر خوشه انگوری نزد فرعون اورد و خواهش کرد ان را مروارید نماید. فرعون ان را گرفته و بدرون خانه امد و در این اندیشه بود که چگونه می توان خوشه انگور را جواهر نمود! در این میان شیطان به در خانه فرعون امد و در را کوبید.فرعون صدا زد کیست؟ شیطان گفت: خاک بر سر خدایی که نمی داند در پشت در چه کسی است. پس داخل خانه شد، خوشه را از فرعون گرفت و اسمی از اسماء خدا را بر ان خواند؛ خوشه انگور جواهر گردید. ان گاه گفت:ای فرعون! انصاف ده من با این فضل و کمال شایسته بندگی نبودم چگونه تو با این نادانی ادعای خدایی می کنی و می گویی (( من خدای بزرگ مردمم))؟! فرعون پرسید:چرا ادم را سجده نکردی تا از درگاه قرب خدا رانده شدی؟ گفت: زیرا می دانستم که از صلب او مانند تو عنصری پلیدی به وجود می اید. بختیاری [ جمعه 89/7/2 ] [ 2:20 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |