سلام خداي مهربونيا خداي بي کسان خداي ناله هاي با اشک نيمه شب
خداي اونايي که اگه هيچي ندارند حتي دلخوش کنک توي دلخوشيشون
بخصوص تو اين ماه وقت بسيار داشتند براي دلبري پيش خودت
خداي خوب من ِ عاصي و وامونده اي که حتي خودش و لايق بندگي تو هم نميدونه
خدايا اعتراف ميکنم تا اينجوري لا اقل اگه من مهرو محبتي نسبت بهت ندارم محبت خودت شامل من بشه استغفرالله از اين ياوه گوئيام.
خدايا خودت به داد من برس خودت بهتر از هر کسي من و مي شناسي اصلاً من هي صدات زدم وقتي گرفتار مشکلي شدم وقتي کسي من و رنجوند و بهانه اي براي گريستن ميخواستم ميومدم پيش خودت براي شکايت، خدايا تو اين شباي آخري به حق اون قرآني که بنده هاي صالح و مؤمن و خالص و با ايمانت رو سرشون گرفتند و بک يا الله گفتند به اشکاي گرمي که از چشاي قشنگشون رو گونه هاي سرخ از شرمندگي در برابر تو ريخته شد خدايا به طپشهاي قلوب عاشق خودت که هنوز در تلاطم اين عشق بي قراري ميکنند تا تموم نشده بهت برسند
خدايا به اين سفره رنگين توي اين ماه با حالت که هر گوشه اي از اون توي دست يکي هست تا کمک کنند اون و جمع و جورش کنند و تميز يه جايي نگه دارند تا سال بعد هم پهنش کنند خدايا سفره رو جمع نکرده ميخوام شکر لللهي بگم ميخوام کنار اين سفره سجده طولاني کنم شايد اين سفره دير تر جمع بشه خداااااااااااااا!!!!!!!!!!!
بعد از اين ماه چه کنم کمکم ميکني خوب باشم ؟! نلغزم؟!بيراهه نرم؟! تو رو گم نکنم؟! تو رو داشته باشم براي خودم؟!خدايا ميخوام به دلم قول بدم نميشه آخه بد جوري شيطونه از دور منتظر جمع شدن اين سفره قشنگته که باز بساطش و تو هر خونه و خيابون و بين دختر و پسرا سر کوچه و بازار و چهار راهها پهن کنه
خدايا ما ضعيف النفسيم کمکمون کن خدايا دوستاي خوبمون و از مون نگير چونکه ازت دور ميشيم
خدا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ميخوام هر روز اسم قشنگت و صدا بزنم:
الهي و ربي من لي غيرک