گوهر عشق
اي قلم ، باز در اين دل غم عالم دارم
گوهر و عشق علي رقت که ماتم دارم
مستي و جام و شراب دوش جوابم مي داد
ساقي کوثرم ار نيست چه ها کم دارم
در نمازم به خدا روي نمودم گريان
که ز تنهائي حيدر کمري خم دارم
يک طرف زينب و يک سوي حسين مي گويد
عطيه ايزد منان ز جهان کم دارم
اي علي گريه مکن دوش به خوابم ديدم
فاطمه خنده کنان گفت تو را کم دارم
((نادي)) عشقم و با صوت حزين مي گويم
تا قيامت به (( علي )) قصه و ماتم دارم