• وبلاگ : 
  • يادداشت : ولايت فقيه از ديدگاه استاد شهيد علامه مرتضي مطهري:
  • نظرات : 0 خصوصي ، 22 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + sara 
    مرسي از توضيحاتتون منظور بنده از اينكه اين جمله رو گفتم ( قدرت افتاد در دست يك طبقه خاص طبقه اي كه نه به شرط تقوي , و بشرط عالم بودن , بلكه صرفا بشرط حوزوي بود بايد وارد ميدان قدرت ميشدند) منظور خبرگان نبود بلكه منظورم اين بود كه بعد از انقلاب پستهاي حساسو كليدي افتاد دست طبقه خاصي به اسم روحانيون...
    بعد از فوت امام خميني هم كه بدو دسته تقسيم شدند حالا وارد اين بحث نميشم ...اصلا تاريخ وقوع خبرگانرو اشتباه گفتم...سوال من اينه كه امام خميني با راي مردم رهبر شد يا تائيد خبرگان????و البته بعد از رحلت امام خميني بود مطرح شد و به خبرگان ارائهشد كه قدرت فقط در دست روحانيون نباشه و متخصصان غيرمجتهد بتوانند به مجلس خبرگان راه يابند... بهرحال اين خبرگانيكه شما خيلي روش صحه ميذاريد شبهه هاي فراواني درباره ساختار، عملكرد و انتخابات مجلس خبرگان وجود داره ... شما به اينترنت مراجعه كنيد و ببينيد كه چطوردرباره اين شبهات صحبت شده بعنوان مثال چرا خبرگان فقط از يك قشر خاص تشكيل شود، درحالي كه فقاهت يكي از شرايط رهبر است و شرايط ديگري نيز در او معتبر است.» بنابراين «انحصار خبرگان به مجتهدين با شرايط معتبر در رهبري سازگاري ندارد.» بلكه «انحصار خبرگان در فقها، مخالف قانون اساسي، ناقض حقوق مردم و خلاف شرع است و باعث افت توان نظارت مجلس خبرگان مي گردد. چنين مجلسي، نه مي تواند رهبر را تشخيص دهد و نه مي تواند او را عزل كند.» از اين رو «جاي سؤال هست كه چرا به تعداد محدود، مثلاً ده نفر از كارشناسان عادل متخصص در علوم سياسي و مديريت و مانند آن، جزو خبرگان نباشند و خبرگان را در شناخت صفات و شرايط ديگر غير از فقاهت، ياري رسانند و چرا از اين ذخاير علمي كشور استفاده نشود؟»منبع روزنامه كيهان

    وسوال بعدي من كه يه بحثيست مربوط به مطلق و نسبي بودن قدرت رهبر اينه كه ايا حضور خبرگان نقش رهبر مسئله اختيار مطلق رهبر رو تبديل به اختيار نسبي نميكنه???ببينيد من چندبار اين سوالو طرح كردم و هنوز جوابي نشنيدم ....
    وشبهه بعدي اينه كه اهل تسنن زورو غلبه روهم جز مشروعيت حكومت اسلامي ميدونستن ايا شيعه هم بايد همين راهو دنبال كنه???يا اينكه اگرحکومتى به زور و قهر هم بر جامعه غلبه پيدا کرد، مشروع نيست و اطاعت از او اطاعت از اولى الامر نخواهدبود . درپيشينيان اهل سنت به شدت براين موازين تکيه ميكردندو زور و غلبه را هم براش توجيه هاي مختلف درست ميكردن... بنظر ميادكه از نقطه نظر اسلامي و با توجه به راه و روش ائمه , راي و گزينش مردم تعيين کنندست نه تشريفاتى و سازوکاري كه در خبرگان وجود داره ولي اگر مردم واقعا خبرگانرو تعيين كرده باشن ولي منتخب مردم حكمش با واسطه نافذه....حالا سوال مهم ديگه بنده اينه كه اگر اين خبرگان درست كار نكرد و خود پارو از فرامين الهي بيرون گذاشت حتي يكي از اعضاي اون چه كسي بر او و يا بر ان گروه نظارت ميكنه و ميتونه اهارو عزل كنه????
    وتا كي مردم بايد شاهد انتخابات ناكام باشن????

    به وب سايت معرفي شده هم حتما مراجعه ميكنم...شما هم موفق باشيد