کاش ميشد تا خدا پرواز کرد ..
پاي دل از بند دنيا باز کرد...
کاش ميشد از تعلق شد رها ...
بال زد همچون کبوتر در هوا ..
کاش ميشد اين دلم دريا شود ...
باز عشقي اندر او پيدا شود ...
کاش ميشد عاشقي ديوانه شد ...
گرد شمع يار چون پروانه شد ...
کاش ميشد جان ز تن بيرون شود ..
چشم از هجران او پر خون شود ...
کاش ميشد از خدا غافل نبود ...
کاش در افکار بي حاصل نبود ...
کاش ميشد بر شياطين چيره شد ....
تا رها از بند با اين شيوه شد ...
کاش دستم را بگيرد توي دست ...
.تا شوم از دست او من مست مست ...
کاش ميشد مست باشم تا ابد ...
سر بر آرم دست افشان از لحد...
کاش ميشد تا که در روز جزا ...
شاد باشم از عمل پيش خدا ...
کاش ميشد يک نفس ديدار يار ...
تا شوم مدهوش ؛ گردم بيقرار ...
کاش ميشد با خدا شد همنشين ...
جنت و دوزخ ؛ يا اندر زمين ...
.آمين يا رب العالمين ...........