• وبلاگ : 
  • يادداشت : موسم حجّ بوي حسين(ع) مي ده ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + احسان(تورنتو) 
    هيچ ميدانستي فزت و رب الكعبه علي موقع خوردن ضربت در محراب مسجد همان هل من ناصر ينصرني حسين در كربلا بود ؟
    هر دو ، يكي اند با يك معنا
    علي، اين اسطوره صبر! اين پهلوان خيبر! اين شه دلاوري که در هر جنگي تا برق شمشيرش در فضاي معرکه مي درخشيد صداي الله اکبر سپاه اسلام بلند ميشد! از دست اين نامردماني كه تا توانستند زجرش دادند و اذيتش كردند به چاه پناه مي برد! به چاه!؟
    در داخل چاه فرياد ميزد : واي بر شما، با من چه کرديد!؟ واي بر شما، خدا مرا از شما بگيرد! واي بر شما، با فاطمه ام چه کرديد!؟
    علي با چاه سخن ميگفت ميداني چرا ؟
    آخر علي غريب بود!
    علي تنها بود!
    علي دلسوز نداشت!
    يعني داشت اما از او گرفتند!
    ميان درب و ديوار علي را بي يار کردند!
    عجب! چقدر سنگين!
    در تاريکي شب! وقتي همه در خواب نازند! خرامان خرامان بروي و در حالي که چشمانت غرق در اشک است و فرصت درد دل کردن هم با يار و همدردت نداري، فقط پيکر او را با خود بکشي تا به خاکش بسپاري!!؟ و کسي هم نفهمد! فاطمه! دختر پيامبر(ص)! واااااي ،ّ اف بر اين نامردمان!
    حسن...آهسته باش پسرم! مبادا بفهمند که مادرتان را به خاک ميسپاريم!
    حسين...آرام گريه کن فرزندم! مبادا کسي را بيدار کني! بگذار امشب نيز بگذرد! و ديگر کسي فاطمه را نخواهد ديد!
    با مادرتان وداع کنيد و ديگر به سمت او نياييد!؟ مبادا تعقيبتان کنند! و جايش را پيدا کنند که اين ناکسان به جنازه او هم رحم نخواهند کرد!
    پاسخ

    سلام بزرگوار. تذکري که فرموديد خيلي به جا بود و ممنونم ازتون. حقيقت اينه که همين تذکر رو بارها بنده به کار بسته بودم و اين بار هم قبل ثبت اون مطلب با خودم کلي کلنجار رفتم اما ثبتش کردم. ماجراي احاديث قلابي ابوهريره و امثال ابوهريره آفت دين ماست که متاسفانه کم هم نيست. ان شاء الله خداوند متعال شما رو براي ما حفظ کنه.