• وبلاگ : 
  • يادداشت : السلام عليك يافاطمه الزهراء(سلام الله عليها)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ايمان 

    خانه ظلم خراب خانه جنگ و ستيز آبادان

    زچه رو شكوه كني ؛ هي از جنگ ؟

    ز چه رو ناله كني از دل تنگ ؟

    پدر آمرزيده اگر اين جنگ نبود

    اگر اين قدرت كوبنده نيرنگ نبود

    ظلم و بيداد تمامي جهان ؛ پر مي كرد

    زنگي مست به هر رهگذري پرسه زنان ؛ عربده جوي

    تيغ ناپاكي و خودكامگي خويش بدست

    پي قتلي مي گشت ؛ هستيت را مي برد

    شرفت را مي كشت ؛ خانه ظلم خراب

    خانه جنگ و ستيز آبادان

    خانه آباد ؛ اگر اين جنگ نبود

    اگر اين قدرت توفنده نيرنگ نبود

    ديو و دد جان تمامي جهان را مي خورد

    ثروت و خاك وطن را پي يغماگري خود مي برد

    چشم غارتگر پر شهوت او ؛ پي آمال درازش مي گشت

    همه از خرد و كلان ؛ برده خود مي پنداشت

    كه اگر جنگ نبود ؛ خانه ظلم خراب

    خانه جنگ و ستيز آبادان

    پدر آمرزيده ؛ اگر اين جنگ نبود

    هر سيه كار فرومايه به صد رنگ وريا

    پي غارتگرييش - پي بي عفيتش - پي بي حرمتيش

    برهمه چيز و همه كس ؛ بود آلوده به صد رنگ وريا

    درپي تكرارش بود ؛ كه اگر جنگ نبود

    خانه ظلم خراب ؛ خانه جنگ و ستيز آبادان

    كه اگر جنگ نبود ؛ مرغ هوس در همه جا پر مي زد

    خانه و شهر و ديار من و تو ؛ جايگه مركب دونان مي گشت

    همچنان نيز كه تاريخ بر آن هست گواه

    كه اگر جنگ نبود ؛ خانه ظلم خراب

    خانه جنگ و ستيز آبادان

    گر نديدي نشنيدي ؟؛ كه چرا ( خرم شهر ) خونين شد ؟

    گر نديدي نشنيدي ؟ ؛ كه ددان بعثي چه نمودند بستان ؟

    نشنيدي ؟؛ كه زن و پير و جوان را به تجاوز كشتند؟

    گر نديدي نشنيدي ؟ ؛ كه چسان دختركان را كشتند ز پس ددمنشيها و هوس ؟

    گر نديدي نشنيدي ؟ ؛ كه چسان چهل نفر از دون صفتان بعثي

    با كمي اندك و بيش ؛ به زني تاخته اند ......

    خانه ظلم خراب ؛ خانه جنگ و ستيز آبادان

    زچه رو ناله كني از دل تنگ ؟ ؛ زچه رو شكوه كني هي از جنگ ؟

    گر شنيدي ز هزاران كشته ؛ گر كه ديدي و شنيدي همه جا ويران است

    اين زجنگ است آري ؛ اين ز جنگ است زجنگ

    كه بر آغاز گرش نفرين باد ؛ كين همه كشته وويراني از او هست به ياد

    ولي آگاه و بهوش ؛ اين ز ظلم است نه جنگ

    خانه ظلم خراب ؛ خانه جنگ وستيزآبادان

    كه اگر ظلم و سيه كاري و نيرنگ نبود

    به جهان جنگ نبود ؛ كه اگر هرزگي و؛ پستي و ؛ غارتگري آدم صد رنگ نبود

    به جهان جنگ نبود ؛ كه به آغازگرش در همه جا نفرين باد

    كين همه كشته و ويراني از او هست به ياد

    ليك اندر پس اين ويراني ؛ ز پي همت مردي

    همه جا آباد است ؛ همه كس آزاد است

    همه دلها شاد است ؛ غصه ها بر باد است

    خانه ظلم خراب ؛ خانه جنگ وستيزآبادان

    ا.ر ( احسان )