سلام!
يه سؤال:
لينك سقاخونه؟؟؟؟!!!!!!!!
چند بار گرفته بودندش . هربار مي زد زير گريه که – دنـبال مـادرم مي گردم ،گـمـش کرده ام – ولش مي کردند . فکر نمي کردند بچه ي سيزده ساله برود شناسايي
صورتش سرخ بود ، سرخ ِ سرخ . جاي پنجه ي بعثي ها بود . هيچي نگفت . فقط با دست ، جاي دشمن را نشانمان داد . بچه ها راه افتادند (مجموعه ي روزگاران / روزگاران 8- کتاب شناسايي / خاطره 13 )
هوالمحبوب
{دو رکعت نماز عشق}
رکعتي نياز رکعتي خلوص
زندگي همين دورکعت
است وبس
يا کريم
هر روز به سويت مي آيم وبه تو پناه مي برم ازدنياودل مشغولي هايش. ازخودم وهواهاي نفسانيم،ازشرشيطان و وسوسه هايش .
به تو پناه مي آورم تادنيامراازتوجدانکند به تو پناه مي آورم تاشيطان
مراازازتونگيردودربرابرت به خاک مي افتم تافراموشم نشود
که از خاکم روزي خاک خواهم شد
دربرابرت دستهاي گدائيم رابالا مي برم تافراموشم نشودکه همواره فقيرم ونيازمند وتنهاغني تويي وفقط بايد ازتودرخواست کرد وازتوگدائي نمودکه گدائي ازتوافتخاراست وموجب عزت وازديگري موجب ذلت است وآبروريزي .
دربرابرت تعظيم مي کنم تافراموشم نشود تنها توعظيم وبزرگي ومن ذليل وکوچک ، توئي شايسته کبروتعظيم وکرنش ،پس به خودمغرورنشوم.
هرروزبه سويت مي آيم ونماز مي خوانم تابندگي ونداري ام رافراموش نکنم وهدف اصلي زيستنم راگم نکنم وتورا ازخاطرنبرم که خود فرمودي که
:(به خاطر ياد من نماز بخوان )
پس به فرمان تو شروع مي کنم زمزمه هاي عاشقانه را
الله اکبر ...