محرم ماه غم از نو رسيده
جهان را جمله در ماتم کشيده
به سوگ سيد و سالار آدم
دل روح الامين ازغم طپيده
رسول الله زغم گشته سيه پوش
علي از نوگل خود دل بريده
به سر زد دست غم از غصه زهرا
به رضوان درغم آن نورديده
همه نشکفته ها گلهاي مريم
سموم مرگ بر آنان وزيده
دريغا گلرخان رفتند يکبار
به زير خاک محنت آرميده
علي اکبر و عباس و قاسم
جواناني چو سرو قد کشيده
همه رفتند اندر حجله گور
حسين از مرگشان قامت خميده
بريزد ناصر غمديده زار
به سوگ آن عزيزان اشک ديده
هر دم بگوش ميرسد آواي زنگ قافله،
اين قافله تا کربلاء ديگر ندارد فاصله
حلول ماه محرم ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسليت باد.
عاشوراي غزه را دريابيم و برايشان دعا كنيم