كدام حماسه ؟
سفر كوتاه دكتر احمدينژاد بـه ژنـو و سـخـنراني او در اجلاس موسوم به دوربان «2» را ميتوان دو موضوع مستقل دانــســـت كـــه در خــصــوص ضـرورت و پيـامـدهـاي آن بايستي به تفكيك اظهار نظر كرد. اما قبل از ورود به بخش اصلي يادداشت، لازم است اين نكته مورد تاكيد قرار گيرد كه دكتر محمود احمدينژاد تا مرداد ماه 88
نماينده حقوقي ملت ايران است و ايرانيان وطندوست، اهانت به او را تحمل نميكنند. برهمين اساس، هم زبان با نهادها و رسانههاي رسمي، هتك حرمت او در ژنو را محكوم ميكنيم. در عين حال، همه افراد حقيقي كه در برنامهريزي اين سفر غير ضروري نقش داشتند نيز بايستي سهم خود را در بياحترامي به نماينده حقوقي ملت ايران بپذيرند و از اين ملت پرافتخار پوزش بخواهند. اما يكپارچگي داخلي در محكوميت اين اهانت نبايد موجب غفلت از عواملي شود كه زمينهساز حادثه اخير شده است. نگارنده ترجيح ميدهد بحث اصلي را با اين سوال آغاز كند كه » حضور نماينده بزرگ ملت ايران در اجلاسي كه تنها سه رئيس جمهور آن هم از كشورهاي غيرموثر جهان در آن حضور داشتند، چه ضرورتي داشت؟« آيا احمدينژاد براي انعكاس ديـدگـاههـاي خـود، بـه تريبونهاي پرمخاطب دسترسي ندارد و تنها راه انعكاس مواضع او، حضور در كنفرانسهايي است كه هم به لحاظ سطح حضور ساير هيئتها، متناسب با شأن ايران نيست و هم برنامه ريزي براي هتك حرمت رئيس جمهور ايران در آنها، دور از ذهـن نميباشد؟ مگر رسانههاي داخلـي ايران، هميشه ادعا نميكنند كه تمامي كـنـفـرانـسهـاي خـبـري و سـخـنرانيهاي مهم احمدينژاد در داخل، موجب قطع برنامه عادي شبكههاي بزرگ خبري در جهان مي شود؟ پس چه ضرورتي دارد كه براي اعلام مواضع احمدي نژاد، او در اجلاسي شركت كند كه تنها سه كشور توگو، تيمور شرقي و مونته نگرو، در سطح رئيس حكومت در آن حاضر شدهاند؟ سوال دوم آن است كه در اين اجلاس، چه سخن جـديـدي تـوسط احمـدي نـژاد مـطرح شد كه برنامهريزان سفر او را به پذيرش هزينه يك اهانت تعريف شده بين المللي - ترك جلسه توسط تعداد قابل توجهي از حضار- تشويق كرد؟ در سخنان احمدي نژاد نكات انساني و اخلاقي وجود داشت كه بارها از زبان او به گوش ملتها و دولتها رسيـده بـود. البتـه در سخنـرانـي اخير، موضوع هـولـوكـاسـت بـا يـك تـفـاوت عـمـده نسبت به سخنرانيهاي پيشين احمدي نژاد مطرح شد كه بعيد به نظر ميرسد اعلام موضع جديد، فلسفه اصلـي حـضور رئيس جمهور ايران در كنفرانس دوربان«2» باشد. احمدي نژاد كه قبلاًهولوكاست را يك دروغ تاريخي مي ناميد، در سخنراني جديد خـود، بـدون آنـكه هولوكاست را افسانه بخـوانـد كشـورهاي غربي را مورد انتقاد قرارداد كه »چرا با بهانه قراردادن هولوكاست، از تجاوز صهيـونيسـتهـا بـه سـرزميـن فلسـطين حمايت ميكنند؟
صدا و سيما و ساير رسانههايي كه قبل از عزيمت دكتر احمدينژاد به ژنو، ديدار با سران كشورهاي مختلف و روساي مجامع بينالمللي را از برنامههاي اين سفر ذكر ميكردند اكنون بايد به مردم بگويند به جز ديدار با رئيس جمهور سوئيس و دبير كل سازمان ملل، احمدينژاد كدام ملاقات مهم را انجام داده كه تحمل رنج سفر را بر او آسان كرده است؟ آيا اين رسانهها نميدانند كه دولت سوئيس مدعي شده است در ديدار رئيس جمهور آن كشور با احمدي نژاد، موضوع »پرونده ركسانا صابري« مطرح شده و دبير كل سازمان ملل هم اعلام كـرده است: در ديدار با احمدينژاد به او توصيه كردم از اين گونه سخنان نگويد؟ در واقع اخبار منتشره از دو ديدار مهم رئيس جمهور ايران در ژنو نيز با توصيف طرفهاي ملاقات از آن - حتي اگر ادعاهاي آنها صحيح نباشد - بيش از آنكه تاثير مثبت براي ايران داشته باشد شـامـل ســوژههـايـي بـراي تبليغ عليه نظام جمهوري اسلامي بوده است. با اين توضيحات، مشخص نيست كه بازوهاي تبليغاتي دولت، چه چيزي در اين سفر و پيامدهاي آن يافتهاند كه نام حماسه را بر آن مينهند؟ ايرانيان غيرتمند، عادت داشتند كه بيرون راندن دشمن از خرمشهر و به زمين افتادن سربازان مغرور و تا دندان مسلح عراقي در برابر رزمندگان مومن ايراني را حماسه بدانند. مردم ايران، پيروزي با دست خالي و ساقط كردن حـكومتي كه براي خود عنوان ژاندارم منطقه انتخاب كرده بود را حماسه ميدانستند و ناكامي شرق و غرب در برابر ايران در دفاع مقدس 8 ساله را حماسه ميناميدند
راستي جلسهاي با مشخصات فوقالذكر، چه شباهتي به حماسههاي تاريخساز ملت ايران دارد؟ كساني كه با دستپاچگي، گـزارش الـبـرادعـي را بـزرگتـريـن پيروزي قرن ميناميدند و گـزارش مـشـكـوك نـهـادهـاي امـنـيـتـي آمـريـكـا در مورد برنامه هستهاي ايران را بزرگتر از پيروزيهاي افتخارآفرين ايران درجبهههاي دفاع 8 ساله بر ميشمردند، حق دارند در ادامه اقدامات تبليغاتي خود، يك سفر غيرضروري را نيز حماسه بنامند. البته اگر در اين ميان حماسهاي وجود داشته باشد، اين حماسه، ايستادگي ملت ايران، گروههاي سياسي و رسانههاي داخلـي بـراي مـحـكوم كردن حركت زشت و عقدهگشايانه چند مزدور در برابر رئيس جمهور ايران- عليرغم انتقاداتي كه به اين سفر دارند- است و لاغير! اما حماسه بزرگتر آن است كه بعضي مدعيان نه چندان متخصص در بزرگنمايي فعاليتهاي دولت نهم، با شجاعت كامل، به خاطر زمينهسازي عقدهگشايي اخير غربيها، از درگاه ملت بزرگ ايران پوزش بخواهند