آن روز که يک مسيحي عاشق علي شد
من نهج البلاغه را به دست مي گرفتم و از مدرسه مي گريختم و مي رفتم در کنار چشمه اي، به صخره اي تکيه مي دادم و غرق درياي نهج البلاغه مي شدم...
فراموش نکنيد که ما مسيحي بوديم و در دِهي مسيحي نشين مي زيستيم. پس خيلي به امام علي علاقه اي نداشتيم. البته برادرم فؤاد هر وقت که مهمان داشتيم، اشعاري در مدح اميرالمؤمنين براي مهمان ها(ي مسيحي) مي خواند...
هر کتابي را که مرتبط با امام علي بود، خواندم.با مطالعه اين کتاب ها متوجه شدم که همه در مورد ولايت امام علي، حقانيت يا عدم حقانيت او صحبت کرده اند و شخصيت بزرگ او در اين بحث ها گم شده است. چندان در حواشي مسأله خلافت فرو مانده اند که چهره نوراني علي را نديده اند...
در سال 2002 ميلادي رضا اميرخاني، داستان نويس کشورمان که به همراه تعدادي از نويسندگان ديگر به لبنان سفر کرده بودند، ديداري نيز با جرج جرداق داشته که شرح اين ديدار را ميخوانيد
عاشقان اميرالمؤمنين در تمام دنيا با کتاب الامام علي، صوت العدالة الانسانيه جرج جرداق، نويسنده بزرگ لبناني آشنا هستند. تتبع و تحقيقات جرج جرداق، واکاوي و تفحص در زندگي و احوالات اميرالمؤمنين نيست ؛ بلکه شرح عشقي است به شخصيتي بزرگ و فراانساني. در سال 2002 ميلادي رضا اميرخاني، داستان نويس کشورمان که به همراه تعدادي از نويسندگان ديگر به لبنان سفر کرده بودند، ديداري نيز با جرج جرداق داشته که شرح اين ديدار را در زير ميخوانيد:
خانه جرج جرداق، در محله الحمرا است. محله اي مسيحي نشين در شمال غرب بيروت؛ بيروت نمايشگاهي است از ملل و مذاهب. شوخي نيست، کشوري با حدود 10 هزار کيلومتر مربع مساحت و 3 ميليون نفر جمعيت، 18 مذهب رسمي دارد. تا پيش از رفتن به لبنان همواره برايم سؤال بود که هويت يک لبناني چگونه تعريف مي شود؟ چه مؤلفه هايي هويت لبناني را مي سازد؟ کشوري به اين کوچکي چگونه توانسته است تا اين حد خبرساز باشد و در فرهنگ پيشرو؟ چه چيزي جز زبان، اين کشور را که در آن هيچ نماد عربي – پوشش، معماري، حتي آب و هوا! – ديده نمي شود، با ساير کشورهاي عرب پيوند داده است؟ تقابل مدرنيسم فرانسوي و سنت عربي چه آش درهم جوشي را پديد آورده است؟ کهن الگوي انسان لبناني کيست؟