مهربانا
سايباني از جنس اشک و نياز مي خواهم تا سجاده دلم را در آن بگسترانم و با دستان خسته قنوتم از تو بخواهم که بر وجود سردم نور نگاهت را بتاباني و گل هاي زيباي عشق و ايمان را بار دگر در من تازه گرداني ...
خدايم !
دوباره شتابان به درگاهت آمده ام، چون تنها پناهم تويي .
دوباره درمانده و لبريز از گناه سوي تو آمده ام، چون تنها فرياد رسم تويي .
دوباره تو را قسمت مي دهم به بزرگواريت، به عزتت، به عظمتت، پس مرا از درگاهت مران ،چون
"الهي و ربي من لي غيرک".
مي دانم که بدي کردم
مي دانم که در جهالت غوطه ور شدم
مي دانم که غفلت کردم
مي دانم که پيمان بستم و شکستم