• وبلاگ : 
  • يادداشت : *ميلاد با سعادت پيامبر گرامي اسلام(ص) و امام جعفر صادق(ع) مبارك.
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اى پاره پاره، نوگل خندان كيستى؟
    اى پر شكسته ، بلبل بستان كيستى؟



    اى مهربان ستاره، تو را آسمان كجاست؟
    اى ماه پاره، شمع شبستان كيستى؟



    باناز ، اى غزال رها مى‏روى چه خوش‏
    اى نور ديده، سرو خرامان كيستى؟


    از هم گسسته از چه بلا، بند بند تو؟
    اى صيد رسته، خسته‏ى پيكان كيستى؟



    اين داغ از كجاست چنين استخوان گداز؟
    مى‏آيى از كجا؟ ز شهيدان كيستى؟



    عاشق‏ترين سوار! چرا خفته‏اى خموش؟
    از لشكر كه‏اى ؟ وز گردان كيستى؟



    اسطوره‏ها به نام تو تعظيم مى‏كنند
    اى عشق، اى فسانه، ز ديوان كيستى ؟



    آرامش كدام دل شرحه شرحه‏اى؟
    روح كى‏اى ؟ قرار كه‏اى؟ جان كيستى؟



    دل مى‏برد ز دست ، شميم بهشتى‏ات‏
    اى گلبن شرف ز گلستان كيستى؟



    آشفته حال، آبله پا، مى‏رسى ، غريب‏
    مجنون داغدار بيابان كيستى؟



    ما مانده چون غبار و تو ره برده تا حبيب‏
    اى خوش رهيده ، دست به دامان كيستى؟



    اى شهره در جهان بقا، بى‏نشان خاك‏
    شهرت كجاست؟ اهل كجا؟ زان كيستى؟


    قطرات خونش بر خاک مي ريخت جسم نيمه جانش ديگر ناي ايستادن نداشت

    زير لب چيزي مي گفت: گوشهايم را تيز کردم

    اما او آهسته و بي رمق نقش بر زمين شد

    با خود گفتم شايد کمک مي خواهد تيرها وفشنگها امانش را بريدند او شهيد مي شود

    چشم هايش خيس باران بود ونگاهش را به آسمان دوخته بود

    چه زيبا مي گفت :

    اللهم ارني الطلعه الرشيده...

    او جان مي داد

    اما گويا اين گلوله ها نبودند که مي کشند بلکه اين درد فراق بود که مي کشد وجان را خاکستر مي کرد

    لحظه هاي آخر بود اما او همچنان چشمهايش رو به آسمان واينبار لبخند بر لبانش...