• وبلاگ : 
  • يادداشت : السلام علي علي الاكبر (ع)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    همانطور که اطلاع داريد براي افزايش بيننده سايت يا وبلاگمان،موتورهاي جستجو خيلي مهم هستند. و يکي از روشهاي فوق العاده مهم و از همه جالبتر رايگان افزايش امتياز در موتورهاي جستجو ، تبادل لينک بين سايتها و وبلاگهاست.

    سايت محور مشتاق تبادل لينک با شماست.

    به همين منظور شما مي توانيد با ثبت لينکتان درhttp://www.mehvar.com/link/register.aspx بطور کاملا رايگان از اين مزيت استفاده کنيد. همچنين خواهشمنديم متقابلا لينک http://www.mehvar.com

    را درسايت يا وبلاگ خود با يکي از عنوانهاي :

    سايت نيازمنديها

    نيازمنديها

    آگهي رايگان

    فروشگاه اينترنتي

    حراجي اينترنتي

    لينکستان

    قرار دهيد. بدون اينکه اجباري در ثبت لينک ما داشته باشيد در اولين فرصت و در سريعترن زمان لينکهاي ثبت شده را تاييد وارادتمان را کامل مي کنيم.

    نکته ضروري

    با توجه به اينکه بعضي از دوستان هنگام تکميل فرم ثبت لينک به قسمت کلمات کليدي توجه خاصي ندارند و يا نام خود و يا کلماتي غير مرتبط با سايتشان را قرار مي دهند، حال آنکه اين قسمت، چون توسط موتورهاي جستجو ايندکس مي شود از اهميت فوق العاده بالايي برخوردار هست. خواهشمنديم براي دريافت نتيجه مطلوبتر از ثبت لينکتان در سايت محور کلمات کليدي سايتتان را که مي خواهيد افراد با جستجوي انها به سايت شما هدايت شوند حتما در اين قسمت درج نماييد.

    همراه گرامي
    ذکر با مطلب مقام 12 - بيداري به روز مي باشد و منتظر حضور پر مهرتان

    روز جوان بر شما دوست خوبم مبارک

    + ايمان 

    نمي دونم خواب بودم يا بيدار
    همه جا نور بود،خدا رو ديدم
    خدا همون نور بود...
    خدا دستانم را گرفت
    من براش حرف زدم ، درد و دل کردم
    اون فقط گوش مي کرد و هيچ نمي گفت
    من گله مي کردم...
    اون فقط گوش مي کرد و هيچ نمي گفت
    گفتم مگه من گله گذار نيستم
    مگر من بنده ي نا سپاس تو نيستم
    به من نعمت دادي من بيشتر خواستم باز هم دادي
    طمع من کم نشد خواستم و خواستم
    و تو بي منت هرچي خواستم دادي
    اون موقع تو رو احساس نمي کردم
    اما حالا هم که در آغوش تو هستم
    باز هم طمع دارم باز هم بيشتر مي خوام
    باز گله مي کنم...
    خدا گفت تو بنده ي من هستي
    فقط از من بخواه من به تو بي منت نعمت مي دم.
    تو از من دور هستي اما من که به تو نزديک هستم،
    چطور خواسته ات را برآورده نکنم من به تو نزديک هستم.
    گله و شکايتت رو به من بگو
    دادگاه انسان ها عدالت نداره
    اگر هم خوب باشي باز محکومي.
    اما تو براي من بزرگي براي من ارزشي.
    من تو رو هرگز محکوم نمي کنم
    من به تو هميشه فرصت جبران داده ام.
    تو نيازمندي از من بخواه نيازها ت رو،
    من بي نيازم هر چي بخواي در اختيارت مي گذارم.
    آخه تو تنهايي، کسي رو جز من نداري،
    من جهان رو براي تو آفريدم ، نعمت هاش رو براي تو آفريدم.
    همه ي زيبايي ها براي توست از من نا اميد نشو،
    بخواه هر آنچه که مي خواي.
    من همه چيز رو در اختيارت مي گذارم چه سپاس گذار باشي چه ناسپاس.
    مي خوام منو ببيني همون طور که من تو رو مي بينم.
    چشما ت رو باز کن من کنار تو نشسته ام.
    تو همه چيز را از من داري چطور مرا نمي بيني؟
    فقط کافيه چشما ت رو باز کني.
    گفتم: تو هر چه بيشتر به من دادي منو کور تر کردي،
    طمع منو بيشتر کردي اي کاش فقيري بودم که جز تو هيچ کس رو نداشتم.
    تو منو بي نياز کردي در صورتي که ميدونستي فراموشت ميکنم.
    خدا گفت: تو هم با تمام دارايي ها ت فقيري کسي را جز من نداري.
    من تو رو بي نياز کردم که منو بيشتر ياد کني منو بيشتر احساس کني.
    اما نخواستي...
    نعمت هاي من نشانه است، نشانه اي از وجود من ،
    تو نخواستي اين رو بفهمي تو نخواستي منو ببيني.
    من کنارت بودم اما نخواستي منو احساس کني.
    اشک در چشمانم حلقه زد شرم کردم از وجود خودم.
    دستا م رو از دستان خدا کشيدم ،سرم را پايين انداختم و گفتم:
    خدا من بنده ي شرمسار تو هستم.
    من خوب نبودم من فراموشت کردم چرا باز هم کنار من هستي؟
    خدا گفت : شرمنده من نباش شرمنده خودت باش.
    تو بايد منو بشناسي تو بايد منو ببيني تو بايد منو بفهمي
    منيتت را کنار بگذار من در وجود تو هستم.
    من تو رو هر طور که باشي بد يا خوب دوست دارم
    تو ر و در آغوشم ميگيرم دستانت ر و مي گيرم حرفهات رو گوش ميکنم
    حتي ناسپاسي هايت رو.
    آخه تو تنهايي، کسي رو جز من نداري.
    تو فقط همت کن از ته دلت بخواه منو، من دستا ت رو گرفته ام
    من با تو هستم از چي مي ترسي؟
    من که کنار تو هستم برو خودت رو بشناس به دنبال حقيقت پنهانت برو.
    من در وجود تو هستم تو اگر خودت را پيدا کني منو خواهي ديد
    اون وقت تو هستي که منو در آغوشت مي گيري ، دستهاي منو مي گيري.
    من منتظر تو هستم بازگرد به سوي من،
    من توبه تو رو مي پذيرم من منتظر بازگشت تو به سوي خودم هستم.
    يهو همه جا تاريک شد ، خدا ديگه نبود.
    احساس کردم اون براي هميشه رفته.
    اما به ياد آوردم که اون گفت :
    من در وجود تو هستم.
    خدا رازي است در وجود من مي روم تا پيدايش کنم.
    اي عزيزترينم خداي مهربانم من به سوي تو باز خواهم گشت.
    و صدايي آروم در گوشم زمزمه کرد
    من منتظرت مي مونم.

    براي همه دعا يادمون نره

    + سارا 

    اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجّل فرجهم

    سلام خداقوت و عيدتان مبارك

    اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجّل فرجهم

    + ايمان 

    ميلاد علي اکبر ( س ) مبارک باد

    اي سرو بوستان ايستادگي! اي زيباترين گل باغ حسين (ع)! اي جوان رعنا و رشيد حسين (ع) اي علي (ع) را يادگار! اي علي اکبر! گلستاني از زيباترين گل هاي فداکاري! و دريايي از آبي عطوفت را دل دل خود، جمع داشتي، لوح عاشورا، در انتظارِ قلم شمشير تو نشسته تا خاطره دلير مردي هاي بدر و حنين را بر آن نقش نمايي و تمثال قدم هاي رسول خدا (ص) را بر پهنه کربلا حک کني.
    تو که در صورت و سيرت شبيه ترين بودي به پيامبـر خير و برکت (ص)! ســـلام و درود بي پايان بر صورت و سيرت پيامبر گونه ات.

    در 11 شعبان حضرت علي اکبر (ع) فرزند بزرگ امام حسين (ع) در سال 33 قمري در مدينه ديده به جهان گشودند.

    مادر بزرگوار ايشان ليلا دختر ابى مره مي‌باشد. وي زمانى چند در خانه امام حسين عليه السلام به سر برد و روزگارى در زير سايه حسين (ع) بزيست.

    ليلا براى امام حسين (ع) پسرى آورد، رشيد، دلير، زيبا، شبيه ترين كس به رسول خدا صلى الله عليه و آله رويش روى رسول، خويش خوي رسول، گفت و گويش، گفت و گوى رسول خدا صلى الله عليه و آله؛ هر كسى كه آرزوى ديدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر ليلا مى نگريست، تا آنجا که پدر بزرگوارش مي فرمايد:
    «هرگاه مشتاق ديدار پيامبر مى شديم به چهره او مى نگريستيم».

    به همين جهت روز عاشورا وقتى اذن ميدان طلبيد و عازم جبهه پيكار شد، امام حسين (ع) چهره به آسمان گرفت و گفت:«اللّهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس برسولك محمد خلقا و خلقا و منطقا و كنا اذا اشتقنا الى رؤية نبيك نظرنا اليه...».