سلام
خسته نباشيد با پوزش از تاخير در آمدن و ديدار با شما در اين مكان مقدس
الهي العفو
اي اميد آبي مشرق نيامدي
از اين غروب خسته عاشق نيامدي
گفتم مي آئي ، عقربه ها سرد مي شود
فرقي نكرد حجم دقايق نيامدي
گفتم بيا ، تمام غزلهام مال تو
اما نبود اين هم لايق ، نيامدي
آيا غزل رسالت خود را ادا نكرد
يك عمر زد لگد به علايق نيامدي
ديگر به درد فاصله لبخندي مي زنم
چون ازقفاي اين همه هق هق نيامدي
مشتي بهار بي نخست آمد و گذشت
حتي براي سوگ شقايق نيامدي
عمري غزل ميان سكوتم مرور شد
اما تو مثل جمعه سابق نيامدي