• وبلاگ : 
  • يادداشت : اَجِرْنا مِنَ النّارِ يا مُجيرُ
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شهاب 

    آره داداش ديدم.

    اما صداش در نميومد.

    تو كما بود و بعد مدتي هم دستش تو دستم بود كه پريد.

    داداش جعفرو مي گم.

    وقتي تولد امام حسن(ع) مي شد انگار داشت بال و پر در مياورد.

    جشن مي گرفت تو خونه مون. چند تا هيئتو دعوت مي كرديم. چند تا نونوايي اجاره مي كرديم و خلاصه اوضاعي بود!...

    كجايي جعفر كه بازم تولد كريم آل الله شده...

    عيدت مبارك داداش جعفر...