سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 




این قدر پی قبر من مظلومه نگردید!

هرجا دلتان می شکند قبر من آنجاست

هر جا که عزا بر من مظلومه گرفتند

ساکت ننشینید ، حسین و حسن آنجاست

 

کو به کو منزل به منزل دیده را دریا کنم

گم شوم در اشک شاید مرگ را پیدا کنم

پای رفتن ده خداوندا من افتاده را

تا روم بیرون ز شهر و گریه در صحرا کنم

رو بگیرم از علی یا از حسن یا از حسین ؟

ناله از داغ پسر یا گریه بر بابا کنم ؟

طالب مرگم ولی قوت ندارد بازویم

تا به سوی آسمان دست دعا بالا کنم

تخته ی در صفحه ی تاریخ غمهای علی ست

من به خون محسنم این صفحه را امضا کنم

در دل شب سنگدلها می برند از ریشه اش

روز اگر در سایه ی نخلی عزا بر پا کنم

 



نام گل بردی و بلبل گشت خاموش ای بلال !

مادر مظلومه ی ما رفت از هوش ای بلال !

بوستان وحی را بیت الحزن کردی بس است

با اذان خود مکن ما را سیه پوش ای بلال !

دیر اگر خاموش گردی زودتر گردد زتو

مادر ما را چراغ عمر خاموش ای بلال !

مادر ما بر اذانت گوش داد اینک تو هم

بر صدای گریه ی زینب(س) بده گوش ای بلال !

مرگ پیغمبر(ص) شکسته قامت ما را به هم

بار غم مگذار ما را بر سر دوش ای بلال !

غنچه پرپر گشت و گل از دست رفت و باغ سوخت

کرد حق باغبان گلچین فراموش ای بلال  !

گرد غم بر روی ما بنشسته و دانسته ایم

خاک گیرد لاله ی ما را در آغوش ای بلال !

 

 


[ سه شنبه 88/3/5 ] [ 2:4 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب