|
این قدر پی قبر من مظلومه نگردید!
کو به کو منزل به منزل دیده را دریا کنم گم شوم در اشک شاید مرگ را پیدا کنم پای رفتن ده خداوندا من افتاده را تا روم بیرون ز شهر و گریه در صحرا کنم رو بگیرم از علی یا از حسن یا از حسین ؟ ناله از داغ پسر یا گریه بر بابا کنم ؟ طالب مرگم ولی قوت ندارد بازویم تا به سوی آسمان دست دعا بالا کنم تخته ی در صفحه ی تاریخ غمهای علی ست من به خون محسنم این صفحه را امضا کنم در دل شب سنگدلها می برند از ریشه اش روز اگر در سایه ی نخلی عزا بر پا کنم
مادر مظلومه ی ما رفت از هوش ای بلال ! بوستان وحی را بیت الحزن کردی بس است با اذان خود مکن ما را سیه پوش ای بلال ! دیر اگر خاموش گردی زودتر گردد زتو مادر ما را چراغ عمر خاموش ای بلال ! مادر ما بر اذانت گوش داد اینک تو هم بر صدای گریه ی زینب(س) بده گوش ای بلال ! مرگ پیغمبر(ص) شکسته قامت ما را به هم بار غم مگذار ما را بر سر دوش ای بلال ! غنچه پرپر گشت و گل از دست رفت و باغ سوخت کرد حق باغبان گلچین فراموش ای بلال ! گرد غم بر روی ما بنشسته و دانسته ایم خاک گیرد لاله ی ما را در آغوش ای بلال !
[ سه شنبه 88/3/5 ] [ 2:4 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |