|
پرده از دیده اگر دست خدا بردارد دیده بیند که خدا هم غم حیدر دارد دل اگر چشم خدا بین بخرد از بازار فاش بیند که خدا یوسف دیگر دارد سر اگر شور دگر از سر خود باز کند فکرش آن است که دلشوره ی کو ثر دارد دل عشّاق اگر عارف لولاک شود تازه فهمد که خدا از چه پیمبر دارد با رسولان اولوالعزم و رسولان مبین گر اوالامر نیاید ره ابتر دارد بی علی ذرّه ای از سوی نبی معجزه نیست ورنه در ندبه سخن از شجر واحده نیست حال عشّاق عوض می شود از نام علی عارف آشفته الله شود از کام علی مصطفی می شود انذار به ان لم تفعل گر به خم کام نگیرد ز لب جام علی کاتب وحی اگر غیر علی هست بگو وحی منزل به نبی می رسد از بام علی سر بعثت نه که این مرتبه سرّ ازلی است که خدا سکّه خلقت زده با نام علی اول و آخر خلقت به علی ختم شود همه اقدام فلک بسته به اقدام علی جان پیغمبر اعظم به خدا جان علی است مومنون سوره ی زیبای محبّان علی است به خلیل آتش اگر برد و سلامش دادند چونکه شد یار علی اذن قیامش دادند بس بهم ریخته از عشق علی بود نبی چون سرازیر شد از غار سلامش دادند آدم و نوح دو آزاده ی دست علی اند هر که دنبال علی رفت مقامش دادند رتبه ی حضرت موسی که کلیم اللّهی است با تولای علی ذکر و کلامش دادند یا علی داشت به لب حضرت عیسی از مهد این چنین بود دم گرم به کامش دادند علی آقای دو دنیاست خدا می داند کفو او حضرت زهراست خدا می داند از ازل حافظ سرّ ازلی بود علی روح سرّ خفی و سرّ جلی بود علی غیر زهرا که بود مادر خلقت بخدا هیچ مخلوق نمی بود ولی بود علی در شب روشن معراج به هر غیب و شهود همره یار به انوار جلی بود علی آنچه در غار حرا بین چهل روز گذشت مشق پیغمبر و سرمشق علی بود علی دین و قر آن به تولای علی می نازد گره از کار فلک شیعه اگر باز کند فاش با غیر نبایست که این راز کند راز ما راز علی عقده گشا ناز علی است چاره اش هدیه ی جان است اگر ناز کند ما به دستور علی یاور حزب اللّهیم مرد نیست آن که به کس راز دل ابراز کند بی علی راه کسی جز به تباهی نرود که تولای علی این همه اعجاز کند راه اسلام علی بود و علی هست نه غیر که محمّد به علی بت شکنی ساز کند طائر قدس دل از پیک ازل می خواند این قصیده است که ترکیب غزل می خواند ای دل و روح هراسان شب عید است بیا زائر ماه خراسان شب عید است بیا این شب لیله محیاست که دل زنده شود شب میلادی قرآن شب عید است بیا کنج ایوان طلا یکشبه بیتوته خوش است ای دل یکشبه مهمان ، شب عید است بیا صحن قدس است مهیّای نماز پرواز طائر روضه ی رضوان، شب عید است بیا دیده از پنجره فو لاد نمی گیرد چشم که شب حاجت و غفران شب عید است بیا شب رحمت شب دیدار شب یار خوش است شب احیا شب دلبر شب دلدار خوش است
[ یکشنبه 88/4/28 ] [ 12:1 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |