سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرازی از زیارت امام حسن مجتبی(ع) در روزهای دوشنبه: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ سلام بر تو اى فرزند پیامبر (خدا) پروردگار جهانیان   اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ  سلام بر تو اى فرزند امیرمؤ منان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ سلام بر تو اى فرزند  فاطمه زهرا  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ سلام بر تو اى حبیب خدا  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَةَ اللّهِ سلام بر تو اى برگزیده خاص خدا اََلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ سلام بر تو اى امین (وحى ) <\/h2><\/h2>






امام حسن مجتبى (ع)  مى‏فرمایند:

عجبت لمن یتفکّر فى مأکوله کیف لایتفکّر فى معقوله

فیجنّب بطنه مایؤذیه و یودع صدره ما یردیه؛

تعجب مى‏کنم از فردى که در غذاى جسمانى خود فکر مى‏کند

 (که سالم و بهداشتى و پاکیزه باشد)

 اما در غذاى روح و جان خویش نمى‏اندیشد.







در خانه ی وحی خدا قـرآن گـویا آمده

آری ! سبط اکبر یاسین وطاها آمده
  

با حکمت است آمیخته در نیمه ی ماه صیام
فرخنده میلادی چنین از نسل والا آمده


هم معدن علم وسخا هم هادی و هم مهتدی

از رجس از ناراستی پاک و مبرّا آمده


خواهی به حق عارف شوی حجّت شناسی بایدت

برعارف خالص دلا این راه شایا آمده


امشب ملائک فوج فوج ازباده ی توحید مست

بر گـرد بیت بـوتـراب پایین وبالا آمده


امشب یقین دارم براین حتی خدای لایزال

خشنود می باشد همی فرزند زهراء(ع) آمده

 

بر این کتاب عشق ماازسوی دادارکریم
ای عاشقان در جستجو!چشمان بینا آمده


باری است از دارعدن پور نبی یا بوالحسن

من این نمی دانم ولی لؤلؤ ز دریا آمده


داردبه خلقت مجتبی میلادنوری ازخدا

گویی همان نور ازل در دست بیضا آمده


در عرصه ی تاریخ ماازصلح وسلم مجتبی

آن باغی وخصم خدا مغلوب ودرواآمده


بوده همی حسن حسن(ع)چون درسرشت پنج تن

مجموعـه ی انـوارشان خـیـرالـبـرایا آمده


افتادنوح وفلک وی درهول ودرگرداب ها

از یمن نام پنج تن چون بحر پیما آمده


عبدا تویی گراهل رازپرهیزازعشق مجاز

عشـــق نـبی وآل وی ، زیباا دلارا آمده



[ پنج شنبه 88/6/12 ] [ 6:52 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب