|
سرزمین کربلا میعاد عشق است کربلای پنج ما فریاد عشق است دلا بشنو حدیث وصل یاران کبوترهای بی بال دو ایوان دلا در عاشقی چون کاوه می باش که سر یا خدا چون او کنی فاش درودی بر جهان آرای ایران صلابت پیشه و سردار شیران گل یاس شهیدم باکری را به خاطر آورم در سادگی ها شراب عشق حق در نی قلم شد و آوینی به آن بر مقصدش شد که همت با وضوی عشق خوابید میان خاک و خون در سایه ی بید سر سجاده ی عشقش نشاندند شقایق وش امینی را ستاندند سرود عشق چمران پاوه سر داد شمیم عشق چون من داده بر باد خدایا در میان این عزیزان قریبانی که دارند سر به پایت دریدند بی محابا جام تن را خریدند جان خود با کربلا را خدایا عشق آنان راز دارد سراپای ترا بر ناز دارد چه خوش کردند این هجر را وصل در این دام بلا بردند این اصل گذشتند و نمودند این امانت بدست امتی با این کفایت که مولایش علی بر رسم عادت نموده ثبت اشعار شهادت علی در یاد مردم زنده باشد نجف در کربلا ارزنده باشد اگر رهبر دهد اذنی به ایثار دهیم جان و تن خود را به دلدار خدایا رهبر ما را نگه دار بباشد سایه اش تا موعد یار بختیاری [ سه شنبه 88/8/19 ] [ 6:37 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |