سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تابی به گیسویش داد دیدم که آن جهانی ست
لبخند زد غزل خواند، دانستم آسمانی ست

فرمود هر سحر عشق... گفتم سلام بر عشق
جز عشق هر چه هیچ است، جز عشق هر چه فانی ست

باید که بی زبان بود، در درد خود نهان بود
تا بود بی نشان بود، این بهترین نشانی ست

ای دل اگر بهوشی، رخت هوس مپوشی
با عاشقی جوان باش، کاین اول جوانی ست

در عشق زنده باید... ما زندگی نکردیم!
از بدو زندگانی تا مرگ مان تبانی ست

از دردمان مگویید، از دین مان مپرسید
تقوای ما به چشم است، ایمان ما زبانی ست

از دست نابرادر یک روز خوش نداریم
در خانة غریبان هر روز روضه خوانی ست

این زخمه های موزون، درد است و آتش و خون
فریاد خسروان است، سربانگ خسروانی ست

این ناله های محزون شرح دعای عهدی ست
این شکوة حزین است، این نغمة فغانی ست

این حضرت شعیب است بر دامنش بیاویز
موسای من! کجایی؟ این موسم شبانی ست

استاد علی رضا قزوه
http://i26.tinypic.com/1ylc8o.gifhttp://i26.tinypic.com/1ylc8o.gifhttp://i26.tinypic.com/1ylc8o.gif


[ شنبه 88/9/7 ] [ 4:39 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب