|
بگذار سرشک دیده خون گردد،دل راهی وادی جنون گردد بگذار نفس به سینه بفشارم، تا شرح غمش به ناله بنگارم ای یاد تو درد صبح و شام ما،برروح بزرگ تو سلام ما خورشید بلند آشیان بودی،سردار سپاه عاشقان بودی ای لاله داغدیده بابایی،ای همسفر سپیده بابایی بختیاری [ شنبه 88/9/7 ] [ 9:12 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |