سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل

هجرت از خویش،هجرت به اسمان...و اسمان

درست همین جاست؛اینجا که من ایستاده ام،اینجا

که تو ایستاده ای،اینجا که فرشتگان ایستاده اند

درست در همین جایی که می رسند به نیستان

اینجا که خاک حریر پر فرشته و افتاب است

اری...به تمامت خویش هجرت کردم و سفر

اغاز بود...سفر،رسیدن...سفر،شتاب گرفتن

در اغوش گرم خداست...به اینجا که رسیدم

خاک دیگر خاک نبود؛خاک،رسیدن به اوج بود

خاک،شیفتگی بود،خاک دچار شدن در لحظه

ابی عشق بود...

بوی تو می امد...بوی فرشته،من گذشته بودم از باران

باران...در

سرزمینی پر از یاد تو

گل

بختیاری


[ دوشنبه 88/12/17 ] [ 3:33 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب