|
.:: ایه سوره عشق ::. باز دریای دلم توفانی ست ، اسمان چشم من بارانی ست تا دل من عاشقی بی تاب شد ، ماهی جانم برون از اب شد باز در جانم شرر افتاده است ، شد شکوفه ریز باغ دیده ام لاله می روید ز راه دیده ام ، ای جنون در من شکوفا شو که باز زخم شیون در دلم شد باز،باز ، ای رفیقان سینه را ابی زنید اتش جان مرا ابی زنید ، یا محمد! داغدارم از قدیم زخم جان خسته ام را مرهمی ، ای رفیقان! هم زبانی،همدلی دوستان فکر من تنها کنید ، مرتضایم رفت، واویلا کنید یا محمد سینه ام اتش گرفت ، سینه بی کینه ام اتش گرفت یا محمد! اضطرابم از دل است ، اضطراب انتخابم از دل است یا محمد! اضطرابم کشت کشت ، ایه های این کتابم کشت کشت یا محمد! مرتضی بی تاب بود ، ماهی افتاده دور از اب بود از صدف دست اجل تا دُر گرفت ، اتش آهم از این غم گر گرفت ای شقایق! لاله ها را کن خبر ، لاله های کربلا را کن خبر یا محمد! مرتضی در خون نشست ، ان که از جام ولایت بود مست مرتضی ایینه ادراک بود ، سینه اش از تیغ خصمان چاک بود دوستان! در فرقتش شیون کنید ، جامه ای از جنس غم بر تن کنید هر کلام او ز جنس اب بود ، سینه اش چون چشمه مهتاب بود یاد باد ان داغ و درد مرتضی ، اشک گرم و اه سرد مرتضی یا محمد!پاک باز عشق رفت ، عند لیب و سرو ناز عشق رفت ای خدا با یک دل پر رنج و درد ، راوی فتح شهیدان کوچ کرد یا محمد! داغدار عشق کو ، داغ دار بی قرار عشق کو مرتضی جان! جان ما را سوختی رفتی و اتش به جان افروختی
بختیاری
[ پنج شنبه 89/1/19 ] [ 1:1 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |