.:: یَاحَیُّ وَ یَا قَیّوُمُ ::.
... تو حرم بودم داشتم به زور از پشت یه دیوار از جنس بلور ، سعی می کردم چشم از ضریح بر ندارم ، انقدر قلبم سرشار از سرور و شعف شد که یه هو ناخودآگاه و ناخواسته از خواب پریدم... همینجوری تو حسرت اون رویای زیبا موندم! دوست داشتم ادامه پیدا کنه امّا حیف... بعد از نماز صبح رفتم سراغ گوشیم که بی صداش کرده بودم ببینم چه خبره؟! که در کمال شعف و شگفتی این تکّه شعر زیبا رو از یکی از عزیزترین دوستانم در پیامکش دیدم ، انقدر جالب بود برام که اون حال خوشم دوباره برگشت به وجودم ، تقدیمش می کنم به تمام *عاشورائیان وبلاگ شهدای گمنام*:
.* اَلسَّــــلامُ عَلَیکَ یَااَبَاعَبدِالله ِالحسَــــینِ الشَّهیدِ المَظلَوُمِ *.
با هر ســــلام صبح به ارباب بی کفن
انگار روبروی حــــرم ایســتاده ایم
شکر خدا که نان شب ما *حســــین* شد
ممنونِ لطفِ مــــادر این خانـواده ایم
داریم با *حســین ، حســین* پیر می شویم
خوشحـال ازاین جوانی ازدست داده ایم
* * *
تو رو به هر کی دوست دارید ، حلالــــم کنید.
اَللّــهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّــدٍ وَآلِ مُحَمَّــدٍ وَعَجِّـل فَرَجَــهُم وَفَرَجَــنَابِهِم.