سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نخل های سوخته

نخل های سوخته! چرا حکایتی نمی کنید؟

ای غریب مانده ها چرا روایتی نمی کنید؟

((نی)) که طاقت ترانه های زخمی مرا نداشت

بغض های در گلو چرا روایتی نمی کنید

باز هم سراب های رو به رو نهایت شماست

سنگ مانده اید و فکر بی نهایتی نمی کنید

سال های قبیله های عشق را پیامبر شدید

قوم نا سپاس را چرا هدایتی نمی کنید

قد کشیده ایم، سبز و ساده رو به رویتان، ولی

ای نگاه های مهربان عنایتی نمی کنید

شعر من که راوی تمام لحظه هایتان نبود

ای غریب مانده ها چرا روایتی نمی کنید

بختیاری


[ شنبه 89/7/17 ] [ 2:46 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب