|
سروده ای از اقای رضا لاهی،شاعر آلبانیایی،به یاد محمد حسین فهمیده پدرم، دو چشم مرا برای اخرین بار ببین،ایا مرد شده ام؟ مادرم لب ها را بر پیشانی من بگذار که مرا دیگر نخواهی بوسید صبحگاه فرزند شما بر سنگفرش دراز خواهد کشید تا اینکه افتاب بر اتش خونین نوری بیندازد از سر پیچ، تانک ها با فک هایی همچون زنجیر خواهند امد بدون ترس به دهانه توپ خیره خواهم شد هنگامی که از روی زمین مین بگذرند، زنده باد ایران را به عنوان اخرین فریاد همانند اولین گریه ای که به هنگام تولد داشتم، خواهم گفت مادر! خاطره مرا همچون کتاب قران حفظ کن هرگز با ناراحتی سوال مکن که قبر فرزندم کجاست... تربت فرزند شما همانا گنبد اسمان ازادی است. بختیاری [ پنج شنبه 89/8/13 ] [ 3:36 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |