|
زبان حال امام حسین(ع) تنهای تنها به ظاهر گرچه احمد در برم نیست به غیر از او، به جان و پیکرم نیست که احمد از من است و، من ازویم جدا یکدم، دلم، از دلبرم نیست اگر چه مانده ام تنهای تنها ولی باک از عدو، چون حیدرم نیست به خیمه در کنار گهواره همی گرید رباب و، اصغرم نیست رقیه با غمی جانسوز پرسد چه شد قاسم، که دیگر در برم نیست دلم پر از اتش داغ عزیزان مرا ابی بجز اشک ترم نیست از ان گیرد رکابم خواهر من که نور دیده ی من، اکبرم نیست (( چگونه شکر این نعمت گذارم)) که زینب هست اگر که مادرم نیست به خیمه دشمن از هر سوی تازد چو می داند امیر لشکرم نیست شاعر:حسان بختیاری [ دوشنبه 89/9/15 ] [ 3:36 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |