سفارش تبلیغ
صبا ویژن


.:: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَا بَابَ الحَــــوَائِج ،  یَا مَولایَ یَا اَبوفاضِــــل ::.




برگو به ماه آسمـان بنمــــا رخ خود را نهان

زیرا که گشته در جهان ماه بنــــى هاشم عیان
 

دست یداللّــــهى وى حلال مشکلــــهاستى

تحت لــواى حضرتش دنیا و مافیـــهاستى


چون مرتضــــى قنداقه ی عبّــــاس را بر گرفت

گفتا فــلک  بر دست خود ، مهرى مه انور گرفت


یا از گلــــستان شرف وى لاله ی احمـر گرفت

چونان که گفتى مصطفى بر دست خود حیدر گرفت


بوسه به دستانش زد و از دیدگان گوهـــر گرفت

زان ماجرا غم بر دل و بر جــان آن مادر گرفت


گفتا مگر عیبى بود در این دو دست نازنـــین

شه گفت نى در کربــلا گردد جدا از ظلم و کین


آرى که خود این دستها باید علمدارى کند

در راه سبط مصطفــى از جان وفادارى کند


بهر رواج دیــــن حق دفع ستمکارى کند

از قتل قوم مشرکین سیلاب خون جارى کند


بر حفظ ناموس خدا نیکــــو فداکارى کند

تا از حریم شاه دین آن سان نگهدارى کند


آه از دمى کو شد جدا دستش کنار علقــمه

آو اندر میان مشرکین افتاد شور وهمهـمه


بنهاد بر زانوى خود راءسش عزیز فاطمه

آن پور زهرا کو بُدى عرش خدا را قائمه


با دیده ی گریان بیان مى کرد شه این زمــزمه

کامشب بخوابد دشمنت ، بى ترس و بیم و واهمـه


لیکن به چشم خواهرت ره نیست دیگر خواب را

وز ماتـم خود سوختــى دل *آهى* بى تاب را

 

.* عیــــد میــــلاد آقام حضرت اباالفــــضل العــــبّاس(ع) مبــــارک باد. *.


.* یَا مَولایَ یَااَبُوفَاضِل اَغِثنی *.


[ چهارشنبه 90/4/15 ] [ 1:3 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب