سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با هم مشغول گفت و گو بودن اولی به دومی گفت: پدرت چیکارست؟
گفت پدرم مهندسه.
اولی ساکت شد و با غرور و کمی غم گفت پدر منم شهید شده
دومی با طعنه لبخندی زد و گفت: پس تو با سهمیه اومدی دانشگاه ؟!!!
اولی دلش شکست با بغض گفت:

سهمیه ماله خودتون بابامو بهم پس بدین !!!


[ دوشنبه 91/8/22 ] [ 5:44 عصر ] [ یونس 20 ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب