|
معرفی کتاب«در کمین گل سرخ» به مناسبت سالروز شهادت صیاد شیرازی
امام رضا(ع) دعایی خواند و گفت: تو نگران علی نباش!/ مردی که خدا میخواست زنده بماند + لینک دانلود کتاب
«شهربانو، در مشهد خیلی زود دریافت که نگرانی مادر بیجا نبوده و وجود یک مادر سرد و گرم کشیدة روزگار بالای سر عروس جوان چه نعمت بزرگی است. کودکش علی هر روز تحلیل میرفت و تا صبح گریهاش بند نمیآمد. مادر سر در نمیآورد چرا فرزندش دچار تشنج شده است. تا این که اتفاقی افتاد. آن روز عاشورا بچه در بغل همراه زنان دیگر در یکی از خیابانهای نزدیک حرم، به تماشای دستههای سینهزنی ایستاده بود. ناگهان صدای گریة کودک برخاست اما دنباله صدا در نیامد. لحظاتیگذشت. دهان بچه همچنان باز بود. نفسش بند آمده بود ورنگش هر لحظه کبود و کبودتر میشد. جیغ زنها بلند شد. زنی بچه را از دست مادر قاپید و صورت کوچک او را زیر سیلی گرفت. باز خبری نشد. مادر شنید: طفلکی تمام کرد، خفه شد! احساس کرد چیزی در درونش فرو میریزد. به یاد آن گفتوگویش با مادر افتاد. روی را به حرم گرداند و گفت: حاشا به غیرتت! بعد چشمهایش سیاهی رفت و به زمین افتاد. دید در مجلس عزاداری است. کسی روی منبر نشسته و روضه میخواند. در بالای مجلس سیدی نورانی است که با دست به او اشاره میکند: پیشآ! عزاداران راه باز کردند تا او رسید به نزدیکیهای آن سید نورانی، که حالا میدانست امام رضاست. امام دعایی خواند و بعد گفت: تو نگران علی نباش! به صدای گریة فرزندش چشم گشود. بوی کاهگل خیس به مشامش رسید. صدای صلوات زنها بلند شد. بچه را که به بغل گرفت و بر سینهاش فشرد، اشک امانش نداد. به طرف گنبد طلایی برگشت و گفت: آقاجان من را ببخش، بیادبی کردم!» «در کمین گل سرخ» هر چند صفحه یکبار چنین روایتهایی از زندگی شهید صیاد شیرازی را در خود جای داده است. درمیان کتابهایی که با محوریت زندگی شهید صیاد شیرازی منتشر شده است، این کتاب را میتوان بهترین پیشنهاد برای مطالعه و آشنایی با زندگی وی دانست. محسن مومنی شریف که این روزها ریاست حوزه هنری را بر عهده دارد، در این کتاب از تولد تا عروج این شهید را روایت کرده است و با انتخاب قالب زندگینامه داستانی برای این روایت، «در کمین گل سرخ» را خواندنیتر کرده است. کتاب در پنج بخش تنظیم شده است و هر بخش خود دارای فصلهایی است. بخش اول از کودکی تا پیروزی انقلاب اسلامی، بخش دوم از پیروزی انقلاب اسلامی تا انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در 9 مهر 1360، بخش سوم دوران فرماندهی نیروی زمینی تا عملیات مرصاد و پایان جنگ، بخش چهارم دو سال پایانی جنگ و بخش پنجم که سرانجام نام دارد، عناوین بخشهای این کتاب است.
مومنی در مقدمه کتاب شرحی هم از چگونگی سامان یافتن این کتاب ارائه میدهد و متواضعانه از خودخواهی خود میگوید! «درست فردای شهادت سپهبدصیادشیرازی، دوست نویسندهام احمد دهقان متنی در اختیارم گذاشت که پیاده شدة چندین جلسه مصاحبه با آن شهید بود که از سوی دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزة هنری صورت گرفته بود. این متن در برگیرندة خاطرات او از ابتدای انقلاب تا عملیات والفجر یک بود. از آن نوشتهها، احمد کتاب ناگفتههای جنگ را درآورد و من هم خلاصهای را برای نوجوانان بازنویسی کردم که شد کتاب خاطرات سالهای نبرد و تقریباً در ایام اربعین شهید هر دو کتاب منتشر شدند. تا آن روز من صیاد را هم در میدان جنگ دیده بودم (در عملیات والفجر 1) و هم بعد از جنگ (در حوزة هنری در بعضی مناسبتها). وقتی که او شهید شد، من نیز مانند همة مردم ایران غمگین و متأثر شدم. آن روزها من بیش از هر چیز تحتتأثیر منش خاضعانه و رفتار بیپیرایة او بودم، اما با خواندن این خاطرات دریافتم بزرگی او بیشتر از آن است که ما میدانیم و حق او برگردن استقلال امروز ایران و در سرنوشت جنگ فراتر از آن است که به تعارف در مجامع و محافل گفته میشود. او به راستی قهرمانی است ملی و قابل افتخار. با همین اعتقاد بود که وقتی شنیدم یکی از دوستانم قرار است زندگینامة او را بنویسد، با خودخواهی خواستم که این را به من واگذارد تا افتخارش برای من بماند! و او نیز بزرگوارنه چنین کرد.» همچنین در مقدمه کتاب و درباره منابع آن آمده است: «نوشته با دو روایت نویسنده و خود شهید ارائه شده که روایت بخشهای پیش از انقلاب از کتاب خاطرات سپهبد شهید صیادشیرازی و بخشهای مربوط به کردستان و سالهایی از جنگ از کتاب ناگفتههای جنگ و بخشهای پایانی جنگ از کتاب یادداشتهای ویژة شهید صیادشیرازی انتخاب شده. در غیر این موارد، اگر از منبع دیگری نوشتهای و سخنی از شهید آمده مأخذ آن ذکر شده است. اما روایت نویسنده علاوه بر منابع یاده شده، مبتنی است بر ساعتها گفتوگو و نیز تحقیق و استفاده از منابع مکتوب قابلتوجهی که فهرست بخشی از آنها در پایان کتاب آمده است.» «در کمین گل سرخ» کتاب مناسبی است تا در سالروز شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی در برنامه مطالعاتی خود قرار دهیم و با سیر زندگی آن شهید آشنا شویم. البته اگر خواندن زندگینامه کامل و خطی از وی مد نظرتان نیست، میتوانید کتاب «خدا میخواست زنده بمانی» روایت فتح را هم امتحان کنید. این کتاب از سری کتابهای «از چشمها» است و خاطرات نزدیکان شهید را در بر دارد.
برای مطالعه این کتاب در فضای مجازی هم میتوانید به اینجا بروید و کتاب را که خود ناشر یعنی سوره مهر برروی وب قرار داده است دانلود کنید.
[ چهارشنبه 92/1/21 ] [ 4:26 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |