|
.:: یا رب العالمین ::.
آلبوم عشق: همان محرابی است که بر فرازش طنین انداز گشت :
همان زمینی است ، که آسمان عدالت در آن شکافته شد ... ... اللهم ارزقنا ... فجر تا سینه آفاق شکافت
چشم بیدار على خفته نیافت آنگاه شروع کرد به گفتن آخرین اذان
برخاست تابانگ اذان از کوى جانان
آمد خطاب "ارجعى" از سوى جانان تکبیر گفت آن شیر روز و عابد شب
بگشود برحمد خداوندى على شب در سجده بانگ "یا على جان زود بشتاب"
گویى خدا در انتظارش بود بى تاب نامردى از کین تیغ بر فرق على زد
تیغ ستم برفرق انوار جلى زد آه از نهاد خاک تا عرش خدا رفت سوز دل افلاک تا عرش خدا رفت پاى زمان روى زمین خشکیده بر جاى
گویا قیامت ناگهان گردید بر پاى دیگر على بود و خداوند جلى بود «فزت و ربّ الکعبة» فریاد على بود بشکست پشت دین حق یکباره بشکست
ابر عزا بر چهره ی خورشید بنشست دیگر على تنهاترین مرد زمین نیست اى واى بىحیدر چگونه مىتوان زیست « بِسمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ وَ عَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِفُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَةِ هذا ما وَعَدنا ا للّه وَ رَسُولُهُ ؛
بنام خدا و بیارى خدا و بردین رسول خدا (از دنیا مىروم) رستگار شدم، قسم به پروردگار کعبه این (شهادت) چیزى بود که خدا و رسولش وعده داده بودند».
اى تیغ زهر آلوده مجنون تو هستم
عمرى به راهت چشم حسرت دوختم من اى تیغ زهرآگین مرا دل گیر کردى آن شب به داغ مولا مهتاب گریه مىکرد
یاابن العسکری تسلیت آقا جون ، سرت سلامت یه نگاهی به این دل سیاه ما بندازی حلّه مولا!
اللهم عجل لولیک الفرج. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
[ شنبه 87/6/30 ] [ 6:43 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |