سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 .:: یا رب العالمین ::.


دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان : اللهم افتح لی فیه ابواب الجنان و اغلق عنی فیه ابواب النیران و وفقنی فیه لتلاوة القرآن یا منزل السکینة فی قلوب المومنین. بارالها، دربهای بهشت را در این روز بر من بگشای و در این روز درهای دوزخ را بر من ببند و مرا در این روز به تلاوت قرآن موفق بدارای نازل کننده ی آرامش بر دلهای مومنان .

آلبوم عشق:

همان محرابی است که بر فرازش طنین انداز گشت :
«« فـُـزت و ربّ الکـعـبـــة »»

 

همان زمینی است ، که آسمان عدالت در آن شکافته شد ...

... اللهم ارزقنا ...

 
 فجر تا سینه آفاق شکافت‏

چشم بیدار على خفته نیافت
 
آنگاه شروع کرد به گفتن آخرین اذان‏
 
برخاست تابانگ اذان از کوى جانان‏
آمد خطاب "ارجعى" از سوى جانان‏
تکبیر گفت آن شیر روز و عابد شب‏
بگشود برحمد خداوندى على شب
در سجده بانگ "یا على جان زود بشتاب‏"
گویى خدا در انتظارش بود بى تاب‏
 
 نامردى از کین تیغ بر فرق على زد
تیغ ستم برفرق انوار جلى زد

آه از نهاد خاک تا عرش خدا رفت‏
سوز دل افلاک تا عرش خدا رفت‏
 پاى زمان روى زمین خشکیده بر جاى‏
گویا قیامت ناگهان گردید بر پاى‏

دیگر على بود و خداوند جلى بود
«فزت و ربّ الکعبة» فریاد على بود

 بشکست پشت دین حق یکباره بشکست‏
ابر عزا بر چهره ی خورشید بنشست‏

دیگر على تنهاترین مرد زمین نیست‏
اى واى بى‏حیدر چگونه مى‏توان زیست

 
« بِسمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ وَ عَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ‏فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَةِ هذا ما وَعَدنا ا للّه وَ رَسُولُهُ ؛
بنام خدا و بیارى خدا و بردین رسول خدا (از دنیا مى‏روم) رستگار شدم، قسم به پروردگار کعبه این (شهادت) چیزى بود که خدا و رسولش وعده داده بودند».

 

اى تیغ زهر آلوده مجنون تو هستم‏
چشم انتظارت هر شب این جا مى‏نشستم‏

اى تیغ من لب تشنه دیدار بودم‏
شب‏ها براى دیدنت بیدار بودم‏


 

 عمرى به راهت چشم حسرت دوختم من‏
با آتش دل ساختم من سوختم من‏

هر نیمه شب من گفتگو با ماه کردم‏
فریادهاى سینه را در چاه کردم‏

 اى تیغ زهرآگین مرا دل گیر کردى
چون دیر کردى تو على را پیر کردى

 آن شب به داغ مولا مهتاب گریه مى‏کرد
تصویر ماه در آب بى‏تاب گریه مى‏کرد

شد چهره عدالت گلگون زتیغ فتنه‏
پیش نگاه مسجد محراب گریه مى‏کرد

همچون برادرانش زینب به چشم خون داشت‏
آن آیه ى صبورى بى‏تاب گریه مى‏کرد

 

یاابن العسکری تسلیت آقا جون ،

سرت سلامت

یه نگاهی به این دل سیاه ما بندازی حلّه مولا!

 

اللهم عجل لولیک الفرج.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

 


 


[ شنبه 87/6/30 ] [ 6:43 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب