هميشهي خدا نام عباس با ياد حسين همخانه بوده است! چرا که عباس گفته است: «زندگي ام در بندگي حسين معنا ميشود» و اين يعني نهايت عشق.
هرم عطش را که ميشنود، رخصت ميگيرد و دل به دريا ميزند.
شريعه، هنوز چشم هاي نگران عباس را در حافظه دارد و اگر نم اشک عباس نبود، براي هميشه، فرات عقيم ميماند.
عباس به مرگ نميانديشيد، به مرگ ميخندد و ميداند شهادت، پشت نخلها ايستاده است. براي شهادت انتظار ميکشد و انتظار چقدر دشوار است.
عباس چشم به راه شهادت است و غمناک از وعده اي که نتوانسته به آن وفا کند؛ وعده آب به اصحاب خميه.
چه سخت ميگذرد بر عباس و چه آشوبي است در دلش.
شهادت، انتظار کودکان و اهل خيمه، فرات، شرم و... در نگاه عباس صف کشيدهاند و چشمان او، فراتي زاينده است که تلخ ميجوشد.
عباس رمز مردانگي و راز وفاداري هاي شگفت آور است.
نام عباس، يادآور خانه کاهگلي امّ البنين است!
نام عباس، تبسم اشتياق بر لبان حسين است.
راز مردانگي در دستان او نهفته است و فرات تا هميشه عطش، تشنه دستهاي با وفاي او خواهد ماند.
عباس و آب، توأمان وفادارياند بر کناره شط.
ترنم عاشقانه کلمه عباس، روح بخش دل هاي بي جان است و قرار جان هاي پريشان.
عباس
عباس
عباس
برگرفته از کتاب: از عشق تا دمشق - مجتبي تونه اي