سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://javanemrooz.com/_Files/ImageGallery/Photos/df734e97-eb68-43cc-bd0f-5d787546358f.jpg

شط خون!

... و دلم!

در کنار شطی از خون، جنون والا را!

به تفسیر در خون خفتی

و کارون در رگان پیشانی ات جوشید

و دلم، ردای سرخ یاد تو را پوشید

و خورشید، قطره قطره خون تو را نوشید

معراج مردان را قامت بستی، به زخم حسین

در ظهر عاشورا، و از این روست

ای دوست!

که خورشید در هر غروب به زخم ستاره گون شقیقه ات

اقتدا می کند و هر پگاه نام تو را چونان سلام سرخ نمازش ادا می کند.

نوشته: سید حسن حسینی 

بختیاری

                                       


[ دوشنبه 89/9/8 ] [ 12:36 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب