سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

نسیم روضه وزیدن گرفت در مویت

غروب می چکد از تارهای گیسویت


کنار خیمه به من رو زدی: چگونه شدم؟!

کنار علقمه افتاده بر زمین رویت! ...


هنوز هم که تو در فکر احـــترام منی!

بس است! ، این همه سختی مده به بازویت! ...


کجاست جای لبم روی ماه پیـــشانیت؟!

چقدر فاصله افتاده! ... بین ابرویت!!! ...


چه عِطـــر یاس نجیبی گرفته ای! انگار

نشسته مادر پهلـــو شکسته پهلویت ...


چون گل در ازدحام یاس افتاد

ز تن آن شاخه ی حسّاس افتاد ... 
 

 


[ چهارشنبه 89/9/10 ] [ 1:46 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب