|
.:: یَاجلیلُ وَ یَاجَمیلُ ::.
سردار شهید حسین قاسمی معاون واحد تخریب لشکر 17علی بن ابیطالب اون روز بچه ها تا غروب آموزش دیده بودند ، خیلی خسته به اردوگاه شهدای تخریب برگشتندو شام نخورده خوابشون برد. شهید حسین قاسمی گفت:می خوام مجلس روضه بپا کنم ، گفتم کسی استقبال نمی کنه ، گفت معلوم نیست کی فرصت بشه برای آقا دوباره عزاداری کنم ، پاهاش روبرهنه کرد و رفت وسط محوطه اردوگاه،با صدای بلند شروع کرد به خوندن: مسلمانان حسین مادر ندارد غریب است و کسی بر سر ندارد همین یک بیت بچه ها رو از چادر ریخت بیرون. همه دور حسین جمع شدند. مجلس عجیبی شد. همه سینه زدیم ، همه روضه خوندیم با همین تک بیت.
[ جمعه 89/7/23 ] [ 9:16 صبح ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |