|
.:: یا لا اله الا الله الملک الحق المبین ::. امام خمینى(ره) در کلام شهیدان
«این وصیت نامهها انسان را مىلرزاند و بیدار مىکند.» امام خمینى(ره) «مادر جان... اکنون همان صداى هل من ناصر ینصرنى از گلوى قلب تپنده ملتیعنى «حسین زمان» بیرون آمده و... این آرزوى شما بود که در رکاب حسینباشیم، ما آرزوى شما را برآورده خواهیم کرد.»(روحانى شهید محمد مهدى مازنىاز: نوکنده) «وجود امام خمینى و برکات آن را تنها کسانى مىتوانند حقیقتا درک کنند که درجست و جوى تاریخ تحول باطنى انسانهاى کره زمین که خاستگاه تحولات ظاهرى،اجتماعى و اقتصادى و سیاسى حیات او نیز هست، به تاریخ انبیاء رجوع مىکنند،هم آنانند که در وصف امام خمینى مىگویند:(او بتشکنى دیگر از تبار ابراهیمبود). (شهید سید مرتضى آوینى از: تهران) «اى امام تو بودى که به اسلام جان دیگردادى، به نماز و روزهها و تمامعبادتها جان و روح دیگرى دادى و روح حقیقى و واقعى را آوردى و به حق که براىنماز قیام کردى و به حق از براى امر به معروف و نهى از منکر قیام کردى.» (شهید مرتضى چگینى از: تهران) «حافظ ولایت فقیه باشید و امام و رهبرمان را هم چون نگین انگشترى در میانخود نگهدارى کنید و در پشتسر امام حرکت کرده و او را تنها نگذارید کهپیروزى شما به امید خدا نزدیک است.» (دانشجوى شهید لطف الله فلاح اسلامى از: بهبهان) «امروز که این راه را انتخاب کردم مىدانم به کجا مىروم و مىدانم چرا هیچسوالى و شکى در من نیست و آگاهانه فریاد حسین زمان امام خمینى را لبیکگفتم.» (شهید عبدالرضا علیخانى از: آبادان) «یادتان باشد که تمام آن چه ما آن را عزت و قدرت مىنامیم از سوى خداستو واسطه آن در وهله اول امام زمان(عج) و بعد مجاهدتهاى این امام بزرگوار،بتشکن قرن، این اسوه شجاعت و صبر و دلیرى است.»(شهید محمود طیبى از: اهواز) «مىرویم تا خط امام بماند، خطى که از ابراهیم آغاز شده و در تداوم سرخ خویشبا دستهاى پاک محمد و على به قلب پرشور امام امت رسید تا رنجبران زمین را ازجور حکومت قابیلیان برهاند.» (شهید مهدى رجب بیگى از: تهران) «سلام و درود بر تو اى آزاد مرد، درود ما بر تو اى حامى مستضعفان، درود برتو اى درهم شکننده بتها وبتکدهها، سلام بر تو اى رهایى دهنده امت از قیداستعمار، درود بىپایان ما بر تو اى خمینى، رهبر امت... .» (طلبه شهید محمد جواد مهرجردى یزدى از: مهرجرد یزد) «حرف امام خمینى عین قرآن است و قرآن در حرف امام خلاصه مىشود ، خونم که بهزمین مىریزد گوید: اى مسلمین: اطاعت از امام، اطاعت از امام، اطاعت ازامام!.» (طلبه شهید نورعلى محمدى نژاد از: بابل) «من چگونه نداى هل من ناصر یادگار اباعبدالله الحسین(ع) امامخمینى و یادگاران سربازان سیدالشهدا(ع) را بشنوم و بىتفاوت باشم.» (روحانى شهید غلامرضا علىزاده از:بشرویه) «دل بر نیروى خدا بستم، از نیرنگ اهریمن چه باک؟ راه ما راه خداست، مکتب مادین خداست همراه ما رهبر ما روح خداست و به سوى تمام آنان که پیکارشان بهراه خداست و ایثارشان براى حق خداست دستبیعت دراز مىکنیم.» (بسیحى شهید على اصغر نوروزى از: تهران) «مبادا تحت وسوسههاى شیطان و استکبار دست از این عارف پیر و مجاهد تمامىسنگرهاى حق بردارید. مبادا از دستورات امام بىتوجه رد شوید که فردایى نهچندان دور در مقابل شهداى عظیم الشان این انقلاب باید پاسخگو باشید.» (شهید دولت عابدى از: بجنورد) «از ملتشهیدپرور ایران خواهانم که گوش به فرمان ابرمرد تاریخ، بتشکنزمان، خمینى کبیر باشند و تنها این مرد بزرگ را به پیشوایى و رهبرى قبولنمایند زیرا که قرآن کریم فرموده است: (اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم»). (شهید گل محمد نعیمى از: بجنورد) «من عاجزانه از شما مىخواهم که هوشیار باشید خود را کاملاحفظ کنید و براى کنترل خود و خارج نشدن از خط امام که همان خطاسلام و خط خداست فقط گوش به فرمان ولایت فقیه باشید» .(سردارشهید حسین علیمحمدى، زنجان). «این بنده حقیر خدا نیز با امام امت میثاق بستهام و به اووفادارم، زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندینبار تکهام بکنند و یا زنده بگورم کنند، دست از وظیفهام که همانوفادارى به اسلام و قرآن و امام عزیز، و نابودى دشمنان اسلام استبر نخواهم داشت» . (سردار شهید روح الله شکورى، زنجان). «آرى امام، کارى عظیم کرد. وى باعثشد دنیا از خواب بیدارشود و انسانیت را دوباره یاد آورد. رهبرم را تنها نگذارید، همیشه از او تبعیت کنید. مردم مسلمان! براى طولانىتر شدن عمرامام هر روز دعا کنید و از عوض ما هم دعا کنید ما تا وقتى کهزنده هستیم امام را دعا خواهیم کرد. در دنیا دو صف وجود داردصف باطل که همان صف فرعون و شاه معدوم است. صف حق که صف تمامىپیامبران و راه خمینى کبیر است» .(سردار شهید طاهر اوجاقلو،زنجان). اگر از آسمان خون ببارداگر خون از دم شمشیر بارداگر ریگان هزاران ناو آرداگر صدام، صدها لشگر آردقسم بر نهضت پاک حسینىجدا هرگز نگردم از خمینى«مبادا تمرد و سرپیچى کنید از امر ولى امرتان یعنى امامعزیز و خمینى کبیر آن نفس قدسى، آن نائب بر حق مهدى(عج)آناخوت، آن کلید وحدت، آن روح الهى، روح الله که خداوند از شماسلب نعمت مىفرماید» . (سردار شهید سهراب اسماعیلى، زنجان) «هیهات که 20 سال از عمرم گذشت هنوز اندر خم یک کوچهام. زیرا از نعمتهایى که پروردگار به من داده سپاسگذارى نکردم وشرمندهام و بیشتر از همه به نعمتهاى بزرگ خداوند ناسپاسىکردهام و توفیق نیافتم آنطور که باید در گفتار امام و رهبر ومرجع تقلیدمان، روح خدا، خمینى بتشکن تفکر کنم. و توفیقنیافتم که بیشتر بشناسمش. افسوس و صد افسوس که با او هم عصربودم ولى از ولایتش بهرهاى نجستم» . (سردار شهید علیرضا رجبى،زنجان). «اى امت اسلام! قدر امام امت را بدانید و خداى ناکرده نشودروزى که ما نیز، اهل کوفه شویم، و امام را تنها بگذاریم» . (سردار شهید على رضا مولایى، زنجان) «حزب الله همیشه در صحنه و پیرو خط امام و خط ولایت فقیه کهتداوم راه امامت استباشند و جان بر کف پشتیبان این انقلابباشند من به آنهایى که در لباس اسلام مىخواهند به اسلام صدمهبزنند توصیه مىکنم بیایید دست از تفرقه بردارید.» . (طلبه شهید سید حسین حسینى اتراچالى). «به همه امت اسلامى عرض مىکنم که قدر این اسلام و انقلاب وامام و مسئولین نظام جمهورى اسلامى را بدانند و براى نشان دادناین قدرشناسى تا جایى که مىتوانند خدمت کنند و سختیها وناراحتیها را تحمل کرده و در پیشبرد انقلاب بکوشند.» . (جهادگر شهید سید محمد تقى رضوى). «اماما، من پیام شما را شنیدم و چون جز خون خویش چیزىنداشتم، آن را نثار اسلام نمودم، باشد که با خون ناقابلم بتوانمگامى مثبتبراى اسلام عزیز بردارم. برادران مومنم، باید انقلاب حسینى را دنبال نماییم تا انقلابحسینى استقرار داشته و انقلاب مهدى(عج)برسد. همانطورى که یارانحسین شهید شدند تا انقلاب خمینى پابرجا بماند، ما نیز باید شهیدشویم تا این انقلاب به انقلاب حضرت مهدى(عج)متصل شود. و همیشهپشتیبان امام خمینى و در مسیر سیل امت و انقلاب اسلامى باشید واز ولایت فقیه و نظام جمهورى اسلامى حمایت کنید و براى نابودىتمام ابرشیطانها به نداى «هل من ناصر ینصرنى» امام لبیکبگویید و عاشقانه همچون شهداى دیگر روانه شهر شهادت شوید و تاآخرین قطره خون مبارزه نمائید.» . (جهادگر شهید محسن الشریف). «به پیامهاى امام امت(ولایت فقیه)چونکه پیام دهنده حقیقىاوست گوش داده و دستورات آن را عمل کنید و خداى نکرده نگوئید،دیگر گوش دادن به پیامهاى امام و رهبر، زمانش گذشته، هر چهدارید یکبار هم که مىشود پیامها را گوش داده و ببینید که چهمىگوید و چه مسئولیتى در آن لحظه به دوش شما مىگذارد که بایدعمل کنید وگرنه در روز قیامت مسئول هستید.» . (جهادگر شهید ابوالقاسم حجتى). «شما اى مسئولین مملکتى همیشه براى رضاى پروردگار قدمبردارید و سخنان گهربار امام را فراراهتان قرار دهید. و حتمابه یاد تودههاى مستضعف مردم باشید چرا که اماممان فرمودند: مملکت مال مستضعفین است.» (شهید عیسى مطلب زاده). [ چهارشنبه 87/11/9 ] [ 11:40 عصر ] [ ]
[ نظر ]
*** یونس 20 [ یکشنبه 87/11/6 ] [ 4:43 عصر ] [ ]
[ نظر ]
[ جمعه 87/11/4 ] [ 6:3 عصر ] [ ]
[ نظر ]
*امام سجّاد(ع) فرمودند: حقُّ الکبیرِ توقیرهُ لِسنَّهِ و اجلالُهُ لِتَقدَّمَهُ فی الاسلام . حق آنکه بزرگتر است این است که او را به خاطر سنّش احترام کنی و او را به خاطر اینکه برتو در مسلمانی پیشی داشته است،بزرگ شماری . (جهادالنّفس،ح19)
دل عاشق دنبال یه بهونه است. *سلام و عرض ادب به تمامی بزرگان این وبلاگ نورانی. *سالروز شهادت سیّدالسّاجدین ، امام زین العابدین (علیه السلام) رو خدمت همه ی شما اهالی با صفای وبلاگ شهدای گمنام تسلیت عرض می نمایم. ان شاء الله ، شفاعت اون امام هُمام نصیب همه ی ما بشه. *سالروز شهادت چهارمین شهید محراب ، مرد علم و ایمان و عمل ، شهید آیت الله صدوقی و آغاز ماه بهمن ، یادآور حماسه و خون و پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی رو گرامی می داریم. شادی رو امام روح الله(ره) و تمامی شهدای انقلاب پرشکوه اسلامی ، صلوات. اَللّهمَّ صَلِّ عَلَی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ و عَجِّـل فَرَجَهُم اَللّهمَّ صَلِّ عَلَی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ و عَجِّـل فَرَجَهُم اَللّهمَّ صَلِّ عَلَی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ و عَجِّـل فَرَجَهُم [ پنج شنبه 87/11/3 ] [ 5:26 عصر ] [ ]
[ نظر ]
بسم الله الرحمن الرحیم قبل (داخلی اتاق جناب - روز- قبل از ظهور) منشی : جناب یک بچه تقریبا 10 - 12 ساله اومده برای درخواست کمک! جناب: بگو بیاد تو! بچه 10 ساله: یک عده قصد جان من و مادر و پدرم رو کردن و میخوان نیست و نابودمون کنن! جناب: بیا این فرم رو پر کن بچه 10 ساله: یعنی نمیخواید بدونید جرمم چیه؟ جناب: مهم نیست فرم رو پر کن! متن فرم نام: فواد نام خانوادگی: شریف مذهب: سنی محل سکونت: فلسطین جناب(با عصبانیت): تو اصلا چطور جرات کردی فکرش رو بکنی که از من کمک بخوای؟! فواد (با ترس): چطور؟؟؟ جناب: تو سنی هستی! فواد: یعنی چی؟ جناب: یعنی تو دشمن امامت و ولایت هستی! فواد: خب مگه خدا و پیغمبرمون یکی نیست؟!! جناب: اصلا مهم نیست...روی در رو نخوندی؟! نوشته از نجات جان هر گونه سیل زده زلزله زده تسونامی زده و جنگ زده غیر شیعه معذوریم!! فواد: یعنی اگه بخواید دست کسی رو از زیر آوار بگیرید و بکشیدش بیرون اول می پرسید مذهبش چیه؟ جناب: برو بیرون گفتم! کسی که پیروی نکنه از ائمه و اعتقاد نداشته باشه به اونها اصلا انسان نیست حتی اگه مسلمان باشه هم لایق نجات دادن نیست اصلا کسی که پیرو اونها نباشه مسلمان نیست فواد: یعنی این روش ائمه ی مورد قبول شماست؟ جناب: نیم وجبی داره با من کل کل میکنه گفتم برو بیرون...همین که گفتم فواد: سکوت بعد (داخلی اتاق کار جناب - روز - بعد از ظهور) منشی: جناب میگن امام زمان ظهور کردن؟ جناب: همینی که راه افتاده داره در دفاع از فلسطینی ها میجنگه؟!! منشی: بله جناب: من که نمیتونم باور کنم این همون امامیه که من اونهمه منتظرش بودم و شبها تو نماز شب از خدا ظهورش رو میخواستم منشی: آخه چرا؟ جناب: اون اصلا به من توجهی نکرد و فوری رفت سراغ فلسطینیها که ناصبی و سنی اند همشون، لابد بعدش هم میخواد بره سراغ عراق و افغانستان منشی: خب اونا دیگه چرا؟اونا که دیگه شیعه اند! جناب: شیعه؟ افغانستانی ها که یک مدت ایران رو پر کرده بودن و از توی جیب ما میخوردن عراقی ها هم اگه خودش عرضه داشتن خودشون یک کاری برای خودش میکردن...یک مشت آدم ترسو... منشی: سکوت در نهایت (داخلی،خارجی- ابدیت - سرای محشر) پروردگار: جناب بدون اینکه نگاهی به من بندازی از جلو چشمان من دور شو! جناب: آخه چرا؟ پروردگار: توی جهنم آتش سوزانی در انتظارته اگر هم تشنه ات شد کاسه ای از خون برات میارن که سیراب بشی! جناب: خون؟ پروردگار: بله خون! خون کسانی که ریختی! جناب: خدای بزرگ ولی من خون کسی رو نریختم! پروردگار: تو در ریختن خون هزاران نفر شریک و همدست بودی و الان هر چه بر سرت بیاد نتیجه عینی اعمالته...تو به جرم قتل برای همیشه از رحمت من دور میشی و دیگه نمیخوام تو رو ببینم جناب: ولی خدایا من اینهمه خوبی کردم اینهمه عبادت، نماز شب، کمک به مردم،مدرسه هایی که ساختم، بیمارستانهایی که ساختم!!آخه به چه جرمی؟ قتل کی؟ پروردگار: تو دست یاری کسانی رو که به طرفت دراز شده بود رد کردی بدون اینکه حتی بدونی جرمشون چیه؟ جرم تو قتل فواد و خانوادشه... قتل صد ها فلسطینی! جناب: خدایا این چه انصافیه؟ فواد که سنی بود در ضمن من که اونا رو نکشتم!! پروردگار: وقتی دیدی فلسطینی ها رو میکشن چی گفتی؟ جناب: گفتم بذار بمیرن ناصبی اند پروردگار: دیدی! مدرک جرم دست خودت بود...تو حرفش رو زدی انگار که عمل کردی جناب: ولی اونا ناصبی دشمن علی و حسن و حسین بودند! پروردگار: سیره علی و حسن و حسین این بود؟! خبر بهت نرسیده بود که حبیبم محمد گفته بود: کسی که ندای یاری برادر مظلومی رو بشنوه و کمکش نکنه مسلمان نیست...تو که خودت حتی مسلمان یعنی تسلیم امر من و حتی محمد و علی هم نبودی.... جناب: خدایا! پروردگار: دور شو از من دیگه تو رو نخواهم دید (داخلی، خارجی- ابدیت - بعد از پایان حسابرسی) فواد: هی جناب! کجا داری میری؟ جناب(با رویی سیاه از غضب): به جهنم فواد:سکوت جناب: تو؟ فواد: به بهشت جناب(آهی می کشد و زیر لب میگوید): آخه چرا؟ فواد: چون من بی یار و یاور و مظلوم فقط به جرم مسلمان بودن کشته شدم اونهم توسط کسانی که دشمن خدا و پیامبر و دین خدا و مسلمانها بودن در حالیکه من به خدا و پیامبرش ایمان داشتم ... در حالیکه من انسان بودم... در حالیکه از جانب تو هم طرد شده بودم... جناب رو به سوی تاریکی مطلق حرکت میکند و فواد در نور سبز رنگی محو میشود. پایان [ چهارشنبه 87/11/2 ] [ 1:16 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |